2
اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۱۵. دوش مانا شنید فریادم

تاریخ: 30 تیر 1399
بازدید: 163

ایضاله

دوش مانا شنید فریادم

کرد بیمار پرسشی بادم

من هم از روی باد پیمایی

نفسی با نسیم بگشادم

با دلش رمزکی فرو گفتم

به کف او پیامکی دادم

گفتم: ار چه تو نیز بیماری

خبری ده ز صحت آبادم

نفسی از دم مسیح دمی

به من آور، که نیک ناشادم

بر سرم سنگ جور از چه رسد

بی‌محابا، مگر ز اوتادم؟

همچو غنچه چرا به بند کنند

چون ززر همچو سوسن آزادم؟

نرمکی باد گفت در گوشم:

خود گرفتم که در ره افتادم

بر چهار فلک چگویم روم؟

بر سر خود چو پای ننهادم

کی چنان جای در شمار آیم؟

من یکی گوشه گرد آحادم

خود تو انگار لحظه‌ای رفتم

بر در او به خدمت استادم

که گذارد مرا به صدر بهشت؟

که کند در طریق ارشادم؟

گفتم: ای باد، باد کم‌پیمای

که من از باد خود به فریادم

بی تکاپوی تو در آن حضرت

پیک امید را فرستادم

همتی بسته‌ام که از ره لطف

به عیادت کند دمی یادم

ای مسیحا نفس، بیا، نفسی

تا رسد از دم تو امدادم

باد انفاس تو شفا ده خلق

تا نفس می‌زند بنی آدم

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir