اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۲۹۴. ز اشتیاق تو جانم به لب رسید، کجایی

تاریخ: 30 تیر 1399
بازدید: 145

غزل ۲۹۴

ز اشتیاق تو جانم به لب رسید، کجایی؟

چه باشد ار رخ خوبت بدین شکسته نمایی؟

نگفتیم که: بیایم، چو جان تو به لب آید؟

ز هجر جان من اینک به لب رسید کجایی؟

منم کنون و یکی جان، بیا که بر تو فشانم

جدا مشو ز من این دم، که نیست وقت جدایی

گذشت عمر و ندیدم جمال روی تو روزی

مرا چه‌ای؟ و ندانم که با کس دگر آیی؟

کجا نشان تو جویم؟ که در جهانت نیابم

چگونه روی تو بینم؟ که در زمانه نپایی

چه خوش بود که زمانی نظر کنی به دل من؟

دل ز غم برهانی، مرا ز غم برهایی

مرا ز لطف خود، ای دوست، ناامید مگردان

کامیدوار به کوی تو آمدم به گدایی

فتاده‌ام چو عراقی، همیشه بر در وصلت

بود که این در بسته به لطف خود بگشایی؟

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir