اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۲۱۰. در کف جور تو افتادم، تو دان

تاریخ: 30 تیر 1399
بازدید: 140

غزل ۲۱۰

در کف جور تو افتادم، تو دان

تن به هجران تو در دادم، تو دان

الغیاث، ای دوست، کز دست جفات

در کف صد گونه بیدادم، تو دان

بر امید آنکه بینم روی تو

لب ببستم، دیده بگشادم، تو دان

دل، که از دیدار تو محروم ماند

بر در لطفت فرستادم، تو دان

سالها جستم، ندیدم روی تو

از طلب اکنون به استادم، تو دان

چون نیم نومید ز امید بهی

بر در امیدت افتادم، تو دان

گر کسی حالم نداند، گو: مدان

از همه عالم چو آزادم، تو دان

می‌گدازد تابش هجرت مرا

بر یخ است ای دوست، بنیادم، تو دان

گر ز نام من همی ننگ آیدت

خود مبر نامم، که من بادم، تو دان

ور همی دانی که شادم ز اندهت

هم به اندوهی بکن شادم، تو دان

چند نالم، چون عراقی، در غمت؟

روز و شب در سوز و فریادم، تو دان

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir