اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۱۵۰. تنگ آمدم از وجود خود، تنگ

تاریخ: 30 تیر 1399
بازدید: 116

غزل ۱۵۰

تنگ آمدم از وجود خود، تنگ

ای مرگ، به سوی من کن آهنگ

بازم خر ازین غم فراوان

فریاد رسم ازین دل تنگ

تا چند آخر امید یابیم؟

تا کی به امید بوی یا رنگ؟

کی بود که ز خود خلاص یابم

فارغ گردم ز نام و از ننگ؟

افتادم در خلاب محنت

افتان خیزان، چو لاشهٔ لنگ

گر بر در دوست راه جویم

یک گام شود هزار فرسنگ

ور جانب خود کنم نگاهی

در دیدهٔ من فتد دو صد سنگ

ور در ره راستی روم راست

چون در نگرم، روم چو خرچنگ

ور زانکه به سوی گل برم دست

آید همه زخم خار در چنگ

دارم گله‌ها، ولی نه از دوست

از دشمن پر فسون و نیرنگ

با دوست مرا همیشه صلح است

با خود بود، ار بود مرا جنگ

این جمله شکایت از عراقی است

کو بر تن خود نگشت سرهنگ

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir