اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۳۴۸. چشم خدا بر تو ای بدیع شمایل

تاریخ: 22 تیر 1399
بازدید: 376

غزل ۳۴۸

چشم خدا بر تو ای بدیع شمایل

یار من و شمع جمع و شاه قبایل

 

جلوه کنان می‌روی و باز می‌آیی

سرو ندیدم بدین صفت متمایل

 

هر صفتی را دلیل معرفتی هست

روی تو بر قدرت خدای دلایل

 

قصه لیلی مخوان و غصه مجنون

عهد تو منسوخ کرد ذکر اوایل

 

نام تو می‌رفت و عارفان بشنیدند

هر دو به رقص آمدند سامع و قایل

 

پرده چه باشد میان عاشق و معشوق

سد سکندر نه مانع است و نه حایل

 

گو همه شهرم نگه کنند و ببینند

دست در آغوش یار کرده حمایل

 

دور به آخر رسید و عمر به پایان

شوق تو ساکن نگشت و مهر تو زایل

 

گر تو برانی کسم شفیع نباشد

ره به تو دانم دگر به هیچ وسایل

 

با که نگفتم حکایت غم عشقت

این همه گفتیم و حل نگشت مسائل

 

سعدی از این پس نه عاقلست نه هشیار

عشق بچربید بر فنون فضایل

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir