اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۳۱۱. متقلب درون جامه ناز

تاریخ: 22 تیر 1399
بازدید: 302

غزل ۳۱۱

متقلب درون جامه ناز

چه خبر دارد از شبان دراز

 

عاقل انجام عشق می‌بیند

تا هم اول نمی‌کند آغاز

 

جهد کردم که دل به کس ندهم

چه توان کرد با دو دیده باز

 

زینهار از بلای تیر نظر

که چو رفت از کمان نیاید باز

 

مگر از شوخی تذروان بود

که فرودوختند دیده باز

 

محتسب در قفای رندانست

غافل از صوفیان شاهدباز

 

پارسایی که خمر عشق چشید

خانه گو با معاشران پرداز

 

هر که را با گل آشنایی بود

گو برو با جفای خار بساز

 

سپرت می‌بباید افکندن

ای که دل می‌دهی به تیرانداز

 

هر چه بینی ز دوستان کرمست

گر اهانت کنند و گر اعزاز

 

دست مجنون و دامن لیلی

روی محمود و خاک پای ایاز

 

هیچ بلبل نداند این دستان

هیچ مطرب ندارد این آواز

 

هر متاعی ز معدنی خیزد

شکر از مصر و سعدی از شیراز

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir