اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۱۶۵. که می‌رود به شفاعت که دوست بازآرد

تاریخ: 22 تیر 1399
بازدید: 405

غزل ۱۶۵

که می‌رود به شفاعت که دوست بازآرد

که عیش خلوت بی او کدورتی دارد

 

که را مجال سخن گفتنست به حضرت او

مگر نسیم صبا کاین پیام بگزارد

 

ستیزه بردن با دوستان همین مثلست

که تشنه چشمه حیوان به گل بینبارد

 

مرا که گفت دل از یار مهربان بردار

به اعتماد صبوری که شوق نگذارد

 

که گفت هر چه ببینی ز خاطرت برود

مرا تمام یقین شد که سهو پندارد

 

حرام باد بر آن کس نشست با معشوق

که از سر همه برخاستن نمی‌یارد

 

درست ناید از آن مدعی حقیقت عشق

که در مواجهه تیغش زنند و سر خارد

 

به کام دشمنم ای دوست این چنین مگذار

کس این کند که دل دوستان بیازارد

 

بیا که در قدمت اوفتم و گر بکشی

نمیرد آن که به دست تو روح بسپارد

 

حکایت شب هجران که بازداند گفت

مگر کسی که چو سعدی ستاره بشمارد

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir