اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۱۱۸. جان ندارد هر که جانانیش نیست

تاریخ: 22 تیر 1399
بازدید: 401

غزل ۱۱۸

جان ندارد هر که جانانیش نیست

تنگ عیشست آن که بستانیش نیست

 

هر که را صورت نبندد سر عشق

صورتی دارد ولی جانیش نیست

 

گر دلی داری به دلبندی بده

ضایع آن کشور که سلطانیش نیست

 

کامران آن دل که محبوبیش هست

نیکبخت آن سر که سامانیش نیست

 

چشم نابینا زمین و آسمان

زان نمی‌بیند که انسانیش نیست

 

عارفان درویش صاحب درد را

پادشا خوانند گر نانیش نیست

 

ماجرای عقل پرسیدم ز عشق

گفت معزولست و فرمانیش نیست

 

درد عشق از تندرستی خوشترست

گر چه بیش از صبر درمانیش نیست

 

هر که را با ماه رویی سرخوشست

دولتی دارد که پایانیش نیست

 

خانه زندانست و تنهایی ضلال

هر که چون سعدی گلستانیش نیست

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir