اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۱۶۵. اگر آن میی که خوردی به سحر نبود گیرا

تاریخ: 20 تیر 1399
بازدید: 110

غزل شماره ۱۶۵

 

اگر آن میی که خوردی به سحر نبود گیرا

بستان ز من شرابی که قیامتست حقا

 

چه تفرج و تماشا که رسد ز جام اول

دومش نعوذبالله چه کنم صفت سوم را

 

غم و مصلحت نماند همه را فرود راند

پس از آن خدای داند که کجا کشد تماشا

 

تو اسیر بو و رنگی به مثال نقش سنگی

بجهی چو آب چشمه ز درون سنگ خارا

 

بده آن می رواقی هله ای کریم ساقی

چو چنان شوم بگویم سخن تو بی‌محابا

 

قدحی گران به من ده به غلام خویشتن ده

بنگر که از خمارت نگران شدم به بالا

 

نگران شدم بدان سو که تو کرده‌ای مرا خو

که روانه باد آن جو که روانه شد ز دریا

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir