اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۴۵۸. گر متصور شدی با تو درآمیختن

تاریخ: 23 تیر 1399
بازدید: 476

غزل ۴۵۸

گر متصور شدی با تو در آمیختن

حیف نبودی وجود در قدمت ریختن

فکرت من در تو نیست در قلم قدرتیست

کاو بتواند چنین صورتی انگیختن

کیست که مرهم نهد بر دل مجروح عشق

که‌ش نه مجال وقوف نه ره بگریختن

داعیه شوق نیست رفتن و باز آمدن

قاعده مهر نیست بستن و بگسیختن

آب روان سرشک و آتش سوزان آه

پیش تو باد است و خاک بر سر خود بیختن

هر که به شب شمع وار در نظر شاهدیست

باک ندارد به روز کشتن و آویختن

خوی تو با دوستان تلخ سخن گفتن است

چاره سعدی حدیث با شکر آمیختن

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir