اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۴۱۹. مرا تا نقره باشد می‌فشانم

تاریخ: 23 تیر 1399
بازدید: 490

غزل ۴۱۹

مرا تا نقره باشد می‌فشانم

تو را تا بوسه باشد می‌ستانم

و گر فردا به زندان می‌برندم

به نقد این ساعت اندر بوستانم

جهان بگذار تا بر من سر آید

که کام دل تو بودی از جهانم

چه دامن‌های گل باشد در این باغ

اگر چیزی نگوید باغبانم

نمی‌دانستم از بخت همایون

که سیمرغی فتد در آشیانم

تو عشق آموختی در شهر ما را

بیا تا شرح آن هم بر تو خوانم

سخن‌ها دارم از دست تو در دل

ولیکن در حضورت بی زبانم

بگویم تا بداند دشمن و دوست

که من مستی و مستوری ندانم

مگو سعدی مراد خویش برداشت

اگر تو سنگدل من مهربانم

اگر تو سرو سیمین تن بر آنی

که از پیشم برانی من بر آنم

که تا باشم خیالت می‌پرستم

و گر رفتم سلامت می‌رسانم

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir