اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۳۶۰. شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام

تاریخ: 23 تیر 1399
بازدید: 435

غزل ۳۶۰

شمع بخواهد نشست بازنشین ای غلام

روی تو دیدن به صبح روز نماید تمام

مطرب یاران برفت ساقی مستان بخفت

شاهد ما برقرار مجلس ما بردوام

بلبل باغ سرای صبح نشان می‌دهد

وز در ایوان بخاست بانگ خروسان بام

ما به تو پرداختیم خانه و هرچ اندر اوست

هر چه پسند شماست بر همه عالم حرام

خواهیم آزاد کن خواه قویتر ببند

مثل تو صیاد را کس نگریزد ز دام

هر که در آتش نرفت بی‌خبر از سوز ماست

سوخته داند که چیست پختن سودای خام

اولم اندیشه بود تا نشود نام زشت

فارغم اکنون ز سنگ چون بشکستند جام

سعدی اگر نام و ننگ در سر او شد چه شد

مرد ره عشق نیست که‌ش غم ننگ است و نام

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir