اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

غنا از دیدگاه فقهای سنی

تاریخ: 15 تیر 1399
بازدید: 490

غنا از دیدگاه فقهای سنی

براساس منابع فقهی اهل سنت بین مذاهب چهارگانه عامه در مسأله غنا، وحدت فتوا حاکم نیست؛ برخی از آنان قایل به جواز و برخی قایل به حرمت می باشند. در این جا برخی از فتاوای آنان را برای شما کاربران ارجمند اپلیکیشن جامع نی نوازی بیان می کنیم

 

١– مذهب شافعی
غزالی – که از عالمان برجسته این مذهب است . بعد از بیان روایاتی در جواز غنا می گوید:
روایات، بر مباح بودن غنا، رقص، دف زدن در ایام سرور دلالت می کند».(۱)
مؤلف کتاب الفقه على المذاهب الأربعه، از قول غزالی نقل می کند که: – سخن امام شافعی مبنی بر این که غنا، لهوی است مکروه که شباهت به باطل دارد، ) منافاتی با مباح بودن غنا ندارد، چون مراد از غنای مکروه، آن نوعی است که شرعا ممنوع باشد؛ علاوه بر آن که مراد امام شافعی از لهو وعبث، آن چیزی است که حرمت ذاتی نداشته و تنها در اثر عوارض خاص شرعا ممنوع گردد و مراد ایشان از ما یشبه الباطل نیز همین است. (۲)
ولی از برخی پیروان مذهب شافعی بر می آید که ایشان قایل به حرمت غنا بوده است. یکی از اینان می گوید: .
افرادی که آگاهی از مذهب شافعی دارند با صراحت اعلام می کنند که از دیدگاه شافعی، غنا، حرام بوده و سخن کسانی که قایل به حلیت غنا در مذهب شافعی هستند، را به شدت رد می کنند.

نتیجه: با وجود گفتار متعارض پیروان این مذهب، نصی دال بر حرمت قطعی غنا از شافعی وجود ندارد. توضیحی پیرامون دیدگاه غزالی . . . و شر ،
از دیدگاه غزالی، غنا اقسامی دارد که برخی از آنها حلال و برخی دیگر حرام می باشد. ایشان می گوید: اقسام غنای حلال عبارتند از: .

«۱ – سرود حاجیان که در صفت کعبه و بادیه است و آتش عشق خانه خدا را در دل بجنباند، این جایز است، مادامی که همراه با آلات طرب نباشد.

۲- آنچه را که جنگجویان، برای تحریض مردم به جنگ میخوانند که آن هم مباح است.

۳- رجزهایی که دلیران در مصاف به جهت تشجیع (و قوت) نفس خوانند و آن هم مباح است.

۴- سرود نوحه گر که در تهییج حزن و گریه تأثیر فراوان دارد. غم نیز دو نوع است: محمود، مانند غمی که انسان بر کوتاهی در امور دینی و خطاهای خویش می خورد؛ همانند گریه آدم و زاری حضرت داوود علی و غم مذموم همانند گریه به جهت مرگ کسی

۵ – غنا در اوقات سرور و شادمانی که این نیز مباح است.

۶- آواز عشاق که محرک شوق و مهیج عشق و آرامش نفس است؛ مانند عشق شخص به زن یا کنیزش؛ ولی عشق به زنان بدکار و کودکان حرام است.
۷- سماع و غنای کسی که خدا را دوست داشته و به او عشق می ورزد، این نیز مباح است؛ زیرا مهیج شوق و دوستی خداست و سبب پیدایش احوال و مکاشفات میگردد».(۱)

ضمنا ایشان می گوید: غنای حلال به پنج سبب حرام می گردد:

۱- غنای از زن یا کودکی که در محل شهوت است، استماع حرام خواهد بود.

۲- آن که با سرود، رباب و چنگ و بربط باشد؛ اما طبل، شاهین و دف (گرچه در او جلاجل (زنگوله) باشد)، حرام نیست. . ۳- در سرود، فحش، یا هجا، یا طعن نسبت به اهل دین باشد؛ چنین شعرهایی گفتن و شنیدنش حرام است.
۴- آن که شنونده جوان باشد که در این صورت، شهوت بر وی غالب و به محض شنیدن حدیث زلف و خال روی نیکو، شیطان بر او مسلط می گردد.
۵- سماع عوام به طریق عشرت و بازی مباح است لیکن به شرطی که پیشه انسان
نباشد. (۱)

۲– مذهب حنفی
از آثار برخی عالمان حنفی چنین بر می آید. که ابوحنیفه غنا را حرام و از گناهان می دانست. در زمره این گروه از عالمان می توان از طبری (۲)، ابو بکر طرطوشی (۳) نام برد؛ اما از آثار برخی نظیر عبدالرحمن جزیری (۴) استفاده می شود که ابو حنیفه، غنا را حلال می دانست، مگر آن که آمیخته با حرامی گردد؛ مانند اشعاری که نوجوان با زن شناخته شده ای را وصف کند.
شاید بتوان در جمع بین این دو دیدگاه به ظاهر متعارض گفت: از دیدگاه ابو حنیفه، غنا دو قسم است: حلال و حرام؛ قسم حلال، آن نوع غنایی است که مجرد از گفتار باطل و واژگان حرام بوده، و قسم حرام، آن نوع غنایی است که آمیخته با حرام نظیر بدگویی و واژگان زشت باشد.

١ – کیمیای سعادت: ۳۷۶ – ۱۳۸۱ ۲. غنا موسیقی: ۳/ ۲۳۴۰، نقل از: الرد على من یحب السماع ۳- روح المعانی: ۹۴ / ۲۱ ، نقل از تحریم السماع / تألیف طرطوش ۴ – الفقه على المذاهب الأربعه: ۲/ ۴۳

از گفتار عبدالرحمن جزیری در کتاب الفقه على المذاهب الأربعه، تفسیر فوق استفاده می شود.

در این کتاب آمده است:| و «حنفی ها معتقدند: غنای حرام، آن صوتی است که مشتمل بر الفاظی باشد که جایز
نیست؛ مثل وصف پسران خردسال و زنهای مشخص که در قید حیات هستند و توصیف نمودن خمر به گونه ای که تحریک کننده باشد و توصیف میخانه ها و هجو (بدگویی) مسلمان یا ذمی که غرض توصیف کننده، هجوگویی باشد؛ اما اگر غرض او شهادت دادن باشد، یا شناختن چیزی که در آن فصاحت و بلاغت است، در این صورت چنین توصیفی حرام نیست و همین طور اگر توصیف، مشتمل بر وصف شکوفه ها، گلها، آبها، کوهها، ابرها و مانند اینها باشد، حرام نمی باشد.(۱)
و در قسمت دیگر از همین کتاب می خوانیم:
پس آن چیزی که از ابو حنیفه نقل شده که او غنا را مکروه دانسته و شنیدنش را از گناهان به حساب می آورد، حمل شده است به نوع محرم از غنا و نزد ابو حنیفه حکم بازی با نرد و شطرنج و زدن سازهایی از طنبور و رباب، کراهت تحریمی است».(۲)

۳- مذهب مالکی
از مالک نیز در گفتار به ظاهر متعارض در زمینه غنا گزارش شده است. در کتاب المدونه الکبرى از قول مالک بن انس نقل شده است:
را مازن نوحه گر و خواننده و مردخواننده، پس چیزی در مورد آنان نشنیدم، جز این که از نظر من شهادتشان، آنگاه که شهرت به این اعمال داشته باشند، پذیرفته نیست.(۳)


از سخنان مذکور استفاده می شود که هرگاه خواننده به تغئی مشهور نباشد؛ عملش مباح بوده و شهادتش نیز مقبول است.

در برابر این گفتار، به کلمات کسانی بر می خوریم که مالک را قایل به حرمت تغنی و استماع آن می دانند. قرطبی در این باره می گوید:
ابو اسحاق می گوید: از مالک درباره حکم اهل مدینه نسبت به غنا پرسیدم، او در پاسخ گفت: غنا، عملی است که نزد افراد فاسق انجام می گیرد و این مذهب تمام اهل مدینه است. (۱)
در کتاب الفقه على المذاهب الأربعه، در زمینه دیدگاه مذهب مالکی آمده است:|
در مذهب مالکی، آن نوعی از غنا جایز است که رجزی باشد شبیه آن اشعار غنایی که دختران انصار، هنگام عروسی می خواندند».(۲)
مؤلف کتاب الغناء فی الاسلام نیز می گوید:
از مالک نقل شده است که ایشان نهی از غنا و شنیدن آن نمود و گفته است اگر شخصی، کنیزی خرید، بعد او را خواننده یافت می تواند آن را به واسطه این
فع
عیب، رد کند.(۳)

۴- مذهب حنبلی

برخی از فقهای حنبلی، بر این نظرند که در فقه مذهب حنبلی غنا حرام است.)
ابن قدامه در این باره می نویسد: ( «گروهی از فقهای حنبلی غنا را حرام می دانند. احمد بن حنبل گفت: اگر کسی بمیرد

و فرزند یتیمی داشته باشد و کنیز خواننده ای را برای وی به ارث گذارد و آن کودک یتیم، به فروش آن محتاج شود، باید آن را به قیمت یک کنیز ساده بفروشد. به ابن حنبل گفتند: قیمت این کنیز با در نظر گرفتن خوانندگی اش سی هزار درهم است و بدون آن بیست دینار، در پاسخ گفت: باید آن را به قیمت یک کنیز ساده بفروشد.(۱) )
ولی باید دانست که قول به جواز نیز به احمد بن حنبل نسبت داده شده است. ابن قدامه در این باره می نویسد:
ابو بکر خلال، آن دسته از سخنان ابن حنبل را که بر کراهت غنا دلالت داشت، بر اعمال بدی که ممکن است همراه غنا باشد، حمل می کرد و نه بر خود آن. از احمد بن حنبل روایت کرده اند که صدای آواز خوانی را شنید و پسرش صالح در آن جا بود، ابن حنبل وی را از خوانندگی باز نداشت. پسرش بدو گفت: مگر شما این عمل را مکروه نمی دانی؟ احمد بن حنبل پاسخ داد: به من گفته بودند که اینان اعمال منکر انجام میدهند و حال آن که می بینی چنین نیست».(۲)
جمع بندی اقوال فقهای اهل سنت در حکم غنا
ابن حجر هیتمی در کف الرعاع، یازده قول برای فقهای اهل سنت، به شرح ذیل بیان کرده است: ا – غنا حرام است. این نظریه به امامان مذاهب چهارگانه اهل سنت و بسیاری از فقها منسوب است.
۲- غنا مکروه است. نظر ظاهرتر شافعی، احمد بن حنبل، مالک و ابو حنیفه است و بسیاری از شافعیان و حنبلیان بر این نظرند؛ فقهای اهل بصره نیز آن را برگزیده اند.
٣- غنا مباح است. ابراهیم بن سعد، عنبری، ابن نحوی، ابن عربی، غزالی وما وردی

۴- بسیار آن حرام و کم آن مباح است. برخی از شارحان منهاج، این نظریه را پذیرفته اند و رافعی از سرخسی آن را گزارش کرده است. . ۵. خواندن و شنیدن غنا حرام است جز برای کسی که در خانه ای تنها باشد. ابن حجر این قول را از برخی شاگردان بغوی نقل کرده است.
۶- اگر مرد برای زن با زن برای مرد بخواند حرام است و نیز اگر با مسکری همراه باشد یا در آن افراط شود. حلبی جرجانی از فقهای برجسته شافعی بر این نظر بود.
۷- جواز غنا مشروط به شرایط زیر است:
فرصت و عمر انسان را ضایع نکند؛ خواننده مرد و یا محرم باشد؛ کسانی که در کوچه رفت و آمد می کنند، صدای آن را نشنوند و با مکروهی همراه نباشد. استاد ابی منصور این فتوا را داده است. . ۸- اگر خوانندگی را کسب و وسیله معاش خود قرار دهد و با آن قرارداد ببندد، حرام است. استاد ابو منصور آن را از شافعی نقل کرده است.
۹۔ اگر انسان در غنا نیت درست و خیری داشته باشد مکروه نیست والا مکروه . است. خوارزمی در کتاب کافی آن را آورده است. . ۱۰- اگر نیت کند که با آن قلب خود را به سمت طاعت الهی سوق دهد، در زمرۀ
طاعات است و اگر بخواهد غنا نیروی بیشتری برای انجام دادن گناه به وی ببخشد و وی را بر ارتکاب معصیت تقویت کند حرام است. ابن حزم و غالی بر این نظرند. . ۱۱ – اگر آوازی که می خوانند به گونه ای باشد که جز احتمال حرمت در آن راه ندارد، حرام است و اگر هم احتمال حرمت و هم احتمال حلیت در آن رود، حلال است. برخی از شافعیان خراسانی این نظر را پذیرفته اند و ابن حجر بر آن مهر تأیید زده است.(۱)


– امجدیان،حامد،اپلیکیشن جامع نی نوازی

– غنا و موسیقی: ۲۳۱۵ / ۳ -۲۳۱۶، به نقل از: کف الرعاع.

– الجامع لاحکام القرآن: ۱۴ / ۵۵.
 – الفقه على المذاهب الأربعه: ۲/ ۴۴: اما الغناء فان الذی یجوز منه هو الرجز الذی یشبه ما جاء فی غناء جواری الأنصار: اتیناکم اتیناکم
فحیونا
نحییکم ا ولو لا الحبه السمرا
لم نحلل بوادیکم ضمنا ترجمه این اشعار در صفحه ۱۸۴ بیان گردیده است. ٣- الغناء فی الإسلام: ۱۹۸.

– احیاء علوم الدین: ۲/ ۳۰۴.

– الفقه على المذاهب الأربعه: ۲/ ۴۲ – ۴۳ ٣- الغناء فی الإسلام: ۱۳۱.

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۸۸۱۹۲۴۹۶-۰۹۰۳۶۵۵۶۲۰۸
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2025 neynavayan.ir