داستانی حاکی از جنبههای معنوی موسیقی ایرانی
جنبههای معنوی موسیقی ایرانی
«[روزی محمدعلی] فروغی در دورۀ صدارتش سخت بیمار و در منزل بستری شد، بهطوری که رئیس دفترش کارها را برای رسیدگی، به منزل او میبرد. یک روز فروغی اظهار تمایل زیادی به شنیدن سنتور استاد سماعی کرد. هرچه کردند، سماعی که از پذیرفتن دعوت ها اکراه داشت، به بهانههایی دعوت نخستوزیر را رد کرد.
رئیس دفتر نخستوزیر که با نورعلیخان برومند خویشاوندی داشت، به وی متوسل شد و نورعلیخان شخصاً سماعی را به خانۀ نخستوزیر برد. به هنگام ورود پزشک معالج مشغول گرفتن فشار خون بود. نورعلیخآنکه خود پزشکِ واردی[بود] از پزشک معالج سؤال کرد و متوجه شد فشارخون نخستوزیر خیلی بالاست و در واقع، یکی از ناراحتی های اساسی نخستوزیر نیز همین بالا بودن فشارخون بود. پس از تمام شدن کار، سماعی مضراب به دست گرفت و مدت سه ربع ساعت، گوشههایی از دستگاه همایون را نواخت. وقتی که استاد دست از ساز کشید، بیمار احساس بهبودی کرد. به پیشنهاد مرحوم برومند دوباره فشار خونش را گرفتند، طبیعی شدهبود. فروغی از این قضیه سخت اظهار تعجب کرد و زبان به تمجید از موسیقی اصیل ایرانی گشود. نورعلی [برومند] از فرصت استفاده کرد و گفت: ولی همین موسیقی اصیل ایرانی را چند روزی است از برنامۀ هنرستان عالی موسیقی حذف کردهاند. نخستوزیر پرسید چه کسی حذف کرده؟ جواب دادند رئیس هنرستان، آقای پرویز محمود.
نخستوزیر خاموش شد . . . بهطوری که رئیس دفتر وی، چند روز بعد برای نورعلیخان گفته بود، پس از رفتن نورعلیخان و حبیب سماعی، نخستوزیر به رئیس دفتر خود دستور میدهد که فردا (شنبه) قبل از اینکه کارها و پروندهها را به منزل من بیاورید، ابتدا به وزارت فرهنگ رفته، حکم عزل رئیس و معاون هنرستان و حکم انتصاب آقایان وزیری و خالقی را به ریاست و معاونت هنرستان میگیرید و بعد به اینجا میآیید. روز شنبه، قبل از ظهر، این احکام صادر و ابلاغ شدهبود.»
ربّنای نخست:
﴿رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ﴾(سورهٔ آلعمران-آیهٔ ۸)
باراِلها، دلهای ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی، و به ما از لطف خویش اجر کامل عطا فرما که همانا تویی بخشندهٔ بیمنّت.
ربّنای دوم:
﴿إِنَّهُ کَانَ فَرِیقٌ مِنْ عِبَادِی یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ﴾(سورهٔ مؤمنون-آیهٔ ۱۰۹)
زیرا شمایید که چون طایفهای از بندگان صالح من روی به من آورده و عرض میکردند باراِلها ما به تو ایمان آوردیم، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانی فرما که تو بهترین مهربانان هستی.
ربّنای سوم:
﴿إِذْ أَوَى الْفِتْیَهُ إِلَى الْکَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا﴾(سورهٔ کهف-آیهٔ ۱۰)
آنگاه که آن جوانان کهف (از بیم دشمن) در غار کوه پنهان شدند، از درگاه خدا خواستند: باراِلها تو در حق ما به لطف خاص خود رحمتی عطا فرما و بر ما وسیلهٔ رشد و هدایتی کامل مهیا ساز.
ربّنای چهارم:
﴿وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ﴾(سورهٔ بقره-آیهٔ ۲۵۰)
چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند، از خدا خواستند که بار پروردگارا به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و ما را بر شکست کافران یاری فرما.
هفت شهر نی، امجدیان، حامد، ۱۳۹۸
چهرههای موسیقی ایران، صص ۲۱۲ تا ۲۱۴.
دیدگاهها