از جان خود گذشته بودیم
از جان خود گذشته بودیم
شهرام ناظری میگوید: «گِرد هم آمدن همه ما در چاووش، مثل این فضاییها نبود که یک عدهای سفرهای انداختهاند و دورش جمع شدهاند. ما در آن دوره، از جان خود گذشته بودیم. ما بدون هیچ دستمزد و منافع مادی فعالیت میکردیم. کار ما واقعا ایثار و از خودگذشتگی بود. در آن سالها، ما با خرج خودمان به شهرهای مختلف میرفتیم و کنسرت میدادیم. از تهران تا مشهد میرفتیم، کرایۀ قطار و ماشین و دستگاههای صوتی را خودمان میدادیم و به صورت مجّانی کنسرت برگزار میکردیم. چون عشقمان بود. اگر کتک نمیخوردیم و اتفاقی برایمان نمیافتاد، برمیگشتیم. در دانشگاه صنعتی، پارک خرّم، میدان آزادی، دانشگاه تهران و خیلی جاهای دیگر به صورت رایگان کنسرت برگزار کردیم. اصلاً این گونه نبوده که بگوییم سفرهای پهن شده و ما باید سهم خودمان را برداریم.»
کتاب هفت شهر نی، امجدیان، حامد، ۱۳۹۸
هزار آوای مانا، ص ۲۵۱.
دیدگاهها