اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۸۹۷. شرح دهم من که شب از چه سیه دل بود

تاریخ: 28 تیر 1399
بازدید: 130

شماره ۸۹۷

شرح دهم من که شب از چه سیه دل بود

هر کی خورد خون خلق زشت و سیه دل شود

چون جگر عاشقان می‌خورد این شب به ظلم

دود سیاهی ظلم بر دل شب می‌دمد

عاقله شب تویی بازرهانش ز ظلم

نیم شبی بر فلک راه بزن بر رصد

تا برهد شب ز ظلم ما برهیم از ظلام

ای که جهان فراخ بی‌تو چو گور و لحد

شب همه روشن شود دوزخ گلشن شود

چونک بتابد ز تو پرتو نور احد

سینه کبودی چرخ پرتو سینه منست

جرعه خون دلم تا به شفق می‌رسد

فارغ و دلخوش بدم سرخوش و سرکش بدم

بولهب غم ببست گردن من در مسد

تیر غم تو روان ما هدف آسمان

جان پی غم هم دوان زانک غمش می‌کشد

جانم اگر صافیست دردی لطف توست

لطف تو پاینده باد بر سر جان تا ابد

قافله عصمتت گشت خفیر ار نه خود

راه زن از ریگ ره بود فزون در عدد

سر به خس اندرکشید مرغ غم از بیم آنک

بر سر غم می‌زند شادی تو صد لگد

چشم چپم می‌پرد بازو من می‌جهد

شاید اگر جان من دیگ هوس‌ها پزد

جان مثل گلبنان حامله غنچه‌هاست

جانب غنچه صبی باد صبا می‌وزد

زود دهانم ببند چون دهن غنچه‌ها

زانک چنین لقمه‌ای خورد و زبان می‌گزد

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir