اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۸۲. معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا

تاریخ: 20 تیر 1399
بازدید: 178

غزل شماره ۸۲

 

 

معشوقه به سامان شد تا باد چنین بادا

کفرش همه ایمان شد تا باد چنین بادا

 

ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد

باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا

 

یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی

غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا

 

هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی

نک سرده مهمان شد تا باد چنین بادا

 

زان طلعت شاهانه زان مشعله خانه

هر گوشه چو میدان شد تا باد چنین بادا

 

زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش

عالم شکرستان شد تا باد چنین بادا

 

شب رفت صبوح آمد غم رفت فتوح آمد

خورشید درخشان شد تا باد چنین بادا

 

از دولت محزونان وز همت مجنونان

آن سلسله جنبان شد تا باد چنین بادا

 

عید آمد و عید آمد یاری که رمید آمد

عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا

 

ای مطرب صاحب دل در زیر مکن منزل

کان زهره به میزان شد تا باد چنین بادا

 

درویش فریدون شد هم کیسه قارون شد

همکاسه سلطان شد تا باد چنین بادا

 

آن باد هوا را بین ز افسون لب شیرین

با نای در افغان شد تا باد چنین بادا

 

فرعون بدان سختی با آن همه بدبختی

نک موسی عمران شد تا باد چنین بادا

 

آن گرگ بدان زشتی با جهل و فرامشتی

نک یوسف کنعان شد تا باد چنین بادا

 

شمس الحق تبریزی از بس که درآمیزی

تبریز خراسان شد تا باد چنین بادا

 

از اسلم شیطانی شد نفس تو ربانی

ابلیس مسلمان شد تا باد چنین بادا

 

آن ماه چو تابان شد کونین گلستان شد

اشخاص همه جان شد تا باد چنین بادا

 

بر روح برافزودی تا بود چنین بودی

فر تو فروزان شد تا باد چنین بادا

 

قهرش همه رحمت شد زهرش همه شربت شد

ابرش شکرافشان شد تا باد چنین بادا

 

از کاخ چه رنگستش وز شاخ چه تنگستش

این گاو چو قربان شد تا باد چنین بادا

 

ارضی چو سمایی شد مقصود سنایی شد

این بود همه آن شد تا باد چنین بادا

 

خاموش که سرمستم بربست کسی دستم

اندیشه پریشان شد تا باد چنین بادا

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir