اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۷۵. کارم چو زلف یار پریشان و درهمست

تاریخ: 21 تیر 1399
بازدید: 391

غزل ۷۵

کارم چو زلف یار پریشان و درهمست

پشتم به سان ابروی دلدار پرخمست

 

غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت

این شادی کسی که در این دور خرمست

 

تنها دل منست گرفتار در غمان

یا خود در این زمانه دل شادمان کمست

 

زین سان که می‌دهد دل من داد هر غمی

انصاف ملک عالم عشقش مسلمست

 

دانی خیال روی تو در چشم من چه گفت

آیا چه جاست این که همه روزه با نمست

 

خواهی چو روز روشن دانی تو حال من

از تیره شب بپرس که او نیز محرمست

 

ای کاشکی میان منستی و دلبرم

پیوندی این چنین که میان من و غمست

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir