محصول به سبد خرید اضافه شد
0

۶۱۵. خواب از پی آن آید تا عقل تو بستاند

تاریخ: 17 آذر 1398
بازدید: 1

شماره ۶۱۵

خواب از پی آن آید تا عقل تو بستاند

دیوانه کجا خسبد دیوانه چه شب داند

 

نی روز بود نی شب در مذهب دیوانه

آن چیز که او دارد او داند او داند

 

از گردش گردون شد روز و شب این عالم

دیوانه آن جا را گردون بنگر داند

 

گر چشم سرش خسپد بی‌سر همه چشمست او

کز دیده جان خود لوح ازلی خواند

 

دیوانگی ار خواهی چون مرغ شو و ماهی

با خواب چو همراهی آن با تو کجا ماند

 

شب رو شو و عیاری در عشق چنان یاری

تا باز شود کاری زان طره که بفشاند

 

دیوانه دگر سانست او حامله جانست

چشمش چو به جانانست حملش نه بدو ماند

 

زین شرح اگر خواهی از شمس حق و شاهی

تبریز همه عالم زو نور نو افشاند

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۸۸۱۹۲۴۹۶-۰۹۰۳۶۵۵۶۲۰۸
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2025 neynavayan.ir