اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۵۹۶. آن مه که ز پیدایی در چشم نمی‌آید

تاریخ: 22 تیر 1399
بازدید: 136

شماره ۵۹۶

آن مه که ز پیدایی در چشم نمی‌آید

جان از مزه عشقش بی‌گشن همی‌زاید

 

عقل از مزه بویش وز تابش آن رویش

هم خیره همی‌خندد هم دست همی‌خاید

 

هر صبح ز سیرانش می‌باشم حیرانش

تا جان نشود حیران او روی ننماید

 

هر چیز که می‌بینی در بی‌خبری بینی

تا باخبری والله او پرده بنگشاید

 

دم همدم او نبود جان محرم او نبود

و اندیشه که این داند او نیز نمی‌شاید

 

تن پرده بدوزیده جان برده بسوزیده

با این دو مخالف دل بر عشق بنبساید

 

دو لشکر بیگانه تا هست در این خانه

در چالش و در کوشش جز گرد بنفزاید

 

در زیر درخت او می‌ناز به بخت او

تا جان پر از رحمت تا حشر بیاساید

 

از شاه صلاح الدین چون دیده شود حق بین

دل رو به صلاح آرد جان مشعله برباید

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir