۴۶
حکایت چهل و ششم
حکیمی که با جهال درافتد باید که توقع عزت ندارد، و اگر جاهلی بزبان آوری بر حکیمی غالب آید عجب نیست که سنگیست که گوهر همی شکند
نه عجب گر فرو رود نفسش
عندلیبی غراب همقفسش
گر هنرمند ز اوباش جفائی بیند
تا دل خویش نیازارد و درهم نشود
سنگ بد گوهر اگر کاسه زرین شکند
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود
دیدگاهها