اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۳۹

تاریخ: 25 تیر 1399
بازدید: 133

حکایت شماره ۳۹

هارون الرشید را چون ملک دیار مصر مسلم شد گفت به خلاف آن طاغی که به غرور ملک مصر دعوی خدایی کرد نبخشم این مملکت را مگر به خسیس ترین بندگان. سیاهی داشت نام او خصیب در غایت جهل. مُلک مصر بوی ارزانی داشت و گویند عقل و درایت او تا به جایی بود که طایفه ای حرّاث مصر شکایت آوردندش که پنبه کاشته بودیم باران بی وقت آمد- و تلف شد گفت پشم بایستی کاشتن.

به نادانان چنان روزی رساند
که دانا اندر آن عاجز بماند

اوفتاده است در جهان بسیار
بی تمیز ارجمند و عاقل خوار

کیمیاگر به غصه مرده و رنج
ابله اندر خرابه یافته گنج

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir