اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۲۸۹. آن نه عشق است که از دل به دهان می‌آید

تاریخ: 22 تیر 1399
بازدید: 371

غزل ۲۸۹

آن نه عشق است که از دل به دهان می‌آید

وان نه عاشق که ز معشوق به جان می‌آید

 

گو برو در پس زانوی سلامت بنشین

آن که از دست ملامت به فغان می‌آید

 

کشتی هر که در این ورطه خونخوار افتاد

نشنیدیم که دیگر به کران می‌آید

 

یا مسافر که در این بادیه سرگردان شد

دیگر از وی خبر و نام و نشان می‌آید

 

چشم رغبت که به دیدار کسی کردی باز

باز بر هم منه ار تیر و سنان می‌آید

 

عاشق آن است که بی خویشتن از ذوق سماع

پیش شمشیر بلا رقص‌کنان می‌آید

 

حاش لله که من از تیر بگردانم روی

گر بدانم که از آن دست و کمان می‌آید

 

کشته بینند و مقاتل نشناسند که کیست

کاین خدنگ از نظر خلق نهان می‌آید

 

اندرون با تو چنان انس گرفته‌ست مرا

که ملالم ز همه خلق جهان می‌آید

 

شرط عشق است که از دوست شکایت نکنند

لیکن از شوق حکایت به زبان می‌آید

 

سعدیا این همه فریاد تو بی دردی نیست

آتشی هست که دود از سر آن می‌آید

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir