اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۲۸۲. مرا چو آرزوی روی آن نگار آید

تاریخ: 22 تیر 1399
بازدید: 418

غزل ۲۸۲

مرا چو آرزوی روی آن نگار آید

چو بلبلم هوس ناله‌های زار آید

 

میان انجمن از لعل او چو آرم یاد

مرا سرشک چو یاقوت در کنار آید

 

ز رنگ لاله مرا روی دلبر آید یاد

ز شکل سبزه مرا یاد خط یار آید

 

گلی به دست من آید چو روی تو هیهات

هزار سال دگر گر چنین بهار آید

 

خسان خورند بر از باغ وصل او و مرا

ز گلستان جمالش نصیب خار آید

 

طمع مدار وصالی که بی فراق بود

هرآینه پس هر مستیی خمار آید

 

مرا زمانه ز یاران به منزلی انداخت

که راضیم به نسیمی کز آن دیار آید

 

فراق یار به یک بار بیخ صبر بکند

بهار وصل ندانم که کی به بار آید

 

دلا اگر چه که تلخست بیخ صبر ولی

چو بر امید وصالست خوشگوار آید

 

پس از تحمل سختی امید وصل مراست

که صبح از شب و تریاک هم ز مار آید

 

ز چرخ عربده جو بس خدنگ تیر جفا

بجست و در دل مردان هوشیار آید

 

چو عمر خوش نفسی گر گذر کنی بر من

مرا همان نفس از عمر در شمار آید

 

بجز غلامی دلدار خویش سعدی را

ز کار و بار جهان گر شهیست عار آید

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir