اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۲۶۷. سروبالایی به صحرا می‌رود

تاریخ: 22 تیر 1399
بازدید: 400

غزل ۲۶۷

سروبالایی به صحرا می‌رود

رفتنش بین تا چه زیبا می‌رود

 

تا کدامین باغ از او خرمترست

کاو به رامش کردن آنجا می‌رود

 

می‌رود در راه و در اجزای خاک

مرده می‌گوید مسیحا می‌رود

 

این چنین بیخود نرفتی سنگدل

گر بدانستی چه بر ما می‌رود

 

اهل دل را گو نگه دارید چشم

کان پری پیکر به یغما می‌رود

 

هر که را در شهر دید از مرد و زن

دل ربود اکنون به صحرا می‌رود

 

آفتاب و سرو غیرت می‌برند

کآفتابی سروبالا می‌رود

 

باغ را چندان بساط افکنده‌اند

کآدمی بر فرش دیبا می‌رود

 

عقل را با عشق زور پنجه نیست

کار مسکین از مدارا می‌رود

 

سعدیا دل در سرش کردی و رفت

بلکه جانش نیز در پا می‌رود

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir