اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۲۶۰. من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود

تاریخ: 22 تیر 1399
بازدید: 506

غزل ۲۶۰

من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود

سر نه چیزیست که شایسته پای تو بود

 

خرم آن روی که در روی تو باشد همه عمر

وین نباشد مگر آن وقت که رای تو بود

 

ذره‌ای در همه اجزای من مسکین نیست

که نه آن ذره معلق به هوای تو بود

 

تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من

هیچ کس می‌نپسندم که به جای تو بود

 

به وفای تو که گر خشت زنند از گل من

همچنان در دل من مهر و وفای تو بود

 

غایت آنست که ما در سر کار تو رویم

مرگ ما باک نباشد چو بقای تو بود

 

من پروانه صفت پیش تو ای شمع چگل

گر بسوزم گنه من نه خطای تو بود

 

عجبست آن که تو را دید و حدیث تو شنید

که همه عمر نه مشتاق لقای تو بود

 

خوش بود ناله دلسوختگان از سر درد

خاصه دردی که به امید دوای تو بود

 

ملک دنیا همه با همت سعدی هیچست

پادشاهیش همین بس که گدای تو بود

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir