1
اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۲۳. حکایات شیرین سعدی(حامد امجدیان)

تاریخ: 19 خرداد 1400
بازدید: 470

 

متن حکایت

 

حکیمی را پرسیدند که چندین درخت نامور که خدای عزّوجل آفریده است برومند هیچ‌یکی را آزاد نخوانده‌اند مگر سرو را که ثمره‌ای ندارد گویی این چه حکمت است گفت هر یکی را دخلی معین است و وقتی معلوم که گاهی به وجود آن تازه اند و گاهی به عدم آن پژمرده شود و سرو را هیچ از این نیست و همه وقتی خوشست و این است صفت آزادگان

 

بر آنچه می‌گذرد دل منه که دجله بسی

پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد

گرت ز دست بر آید چو نخل باش کریم

ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir