1
اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۱۰۲. سلیمانا بیار انگشتری را

تاریخ: 20 تیر 1399
بازدید: 158

غزل شماره ۱۰۲

 

سلیمانا بیار انگشتری را

مطیع و بنده کن دیو و پری را

 

برآر آواز ردوها علی

منور کن سرای شش دری را

 

برآوردن ز مغرب آفتابی

مسلم شد ضمیر آن سری را

 

بدین سان مهتری یابد هر آن کس

که بهر حق گذارد مهتری را

 

بنه بر خوان جفان کالجوابی

مکرم کن نیاز مشتری را

 

به کاسی کاسه سر را طرب ده

تو کن مخمور چشم عبهری را

 

ز صورت‌های غیبی پرده بردار

کسادی ده نقوش آزری را

 

ز چاه و آب چه رنجور گشتیم

روان کن چشمه‌های کوثری را

 

دلا در بزم شاهنشاه دررو

پذیرا شو شراب احمری را

 

زر و زن را به جان مپرست زیرا

بر این دو دوخت یزدان کافری را

 

جهاد نفس کن زیرا که اجری

برای این دهد شه لشکری را

 

دل سیمین بری کز عشق رویش

ز حیرت گم کند زر هم زری را

 

بدان دریادلی کز جوش و نوشش

به دست آورد گوهر گوهری را

 

که باقی غزل را تو بگویی

به رشک آری تو سحر سامری را

 

خمش کردم که پایم گل فرورفت

تو بگشا پر نطق جعفری را

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir