اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۶۰۹. بر آنم گر تو بازآیی که در پایت کنم جانی

تاریخ: 23 تیر 1399
بازدید: 277

غزل ۶۰۹

بر آنم گر تو باز آیی که در پایت کنم جانی

و زین کمتر نشاید کرد در پای تو قربانی

امید از بخت می‌دارم بقای عمر چندانی

کز ابر لطف باز آید به خاک تشنه بارانی

میان عاشق و معشوق اگر باشد بیابانی

درخت ارغوان روید به جای هر مغیلانی

مگر لیلی نمی‌داند که بی دیدار میمونش

فراخای جهان تنگ است بر مجنون چو زندانی

دریغا عهد آسانی که مقدارش ندانستم

ندانی قدر وصل الا که درمانی به هجرانی

نه در زلف پریشانت من تنها گرفتارم

که دل در بند او دارد به هر مویی پریشانی

چه فتنه‌ست این که در چشمت به غارت می‌برد دل‌ها

تویی در عهد ما گر هست در شیراز فتانی

نشاید خون سعدی را به باطل ریختن حقا

بیا سهل است اگر داری به خط خواجه فرمانی

زمان رفته باز آید ولیکن صبر می‌باید

که مستخلص نمی‌گردد بهاری بی زمستانی

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir