اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۴۶۶. تا کی ای جان اثر وصل تو نتوان دیدن

تاریخ: 23 تیر 1399
بازدید: 418

غزل ۴۶۶

تا کی ای جان اثر وصل تو نتوان دیدن

که ندارد دل من طاقت هجران دیدن

بر سر کوی تو گر خوی تو این خواهد بود

دل نهادم به جفاهای فراوان دیدن

عقل بی خویشتن از عشق تو دیدن تا چند

خویشتن بی‌دل و دل بی سر و سامان دیدن

تن به زیر قدمت خاک توان کرد ولیک

گرد بر گوشه نعلین تو نتوان دیدن

هر شبم زلف سیاه تو نمایند به خواب

تا چه آید به من از خواب پریشان دیدن

با وجود رخ و بالای تو کوته نظریست

در گلستان شدن و سرو خرامان دیدن

گر بر این چاه زنخدان تو ره بردی خضر

بی نیاز آمدی از چشمه حیوان دیدن

هر دل سوخته کاندر خم زلف تو فتاد

گوی از آن به نتوان در خم چوگان دیدن

آن چه از نرگس مخمور تو در چشم من است

برنخیزد به گل و لاله و ریحان دیدن

سعدیا حسرت بیهوده مخور دانی چیست

چاره کار تو جان دادن و جانان دیدن

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir