اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۴۴۳. بکن چندان که خواهی جور بر من

تاریخ: 23 تیر 1399
بازدید: 434

غزل ۴۴۳

بکن چندان که خواهی جور بر من

که دستت بر نمی‌دارم ز دامن

چنان مرغ دلم را صید کردی

که بازش دل نمی‌خواهد نشیمن

اگر دانی که در زنجیر زلفت

گرفتار است در پایش میفکن

به حسن قامتت سروی در آفاق

نپندارم که باشد غالب الظن

الا ای باغبان این سرو بنشان

و گر صاحب دلی آن سرو برکن

جهان روشن به ماه و آفتاب است

جهان ما به دیدار تو روشن

تو بی زیور محلایی و بی رخت

مزکایی و بی زینت مزین

شبی خواهم که مهمان من آیی

به کام دوستان و رغم دشمن

گروهی عام را کز دل خبر نیست

عجب دارند از آه سینه من

چو آتش در سرای افتاده باشد

عجب داری که دود آید ز روزن

تو را خود هر که بیند دوست دارد

گناهی نیست بر سعدی معین

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir