1
اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۴۱. باز هجر یار دامانم گرفت

تاریخ: 30 تیر 1399
بازدید: 115

غزل ۴۱

باز هجر یار دامانم گرفت

باز دست غم گریبانم گرفت

چنگ در دامان وصلش می‌زدم

هجرش اندر تاخت، دامانم گرفت

جان ز تن از غصه بیرون خواست شد

محنت آمد، دامن جانم گرفت

در جهان یک دم نبودم شادمان

زان زمان کاندوه جانانم گرفت

آتش سوداش ناگه شعله زد

در دل غمگین حیرانم گرفت

تا چه بد کردم؟ که بد شد حال من

هرچه کردم عاقبت آنم گرفت

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir