3
اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۳۹. چه خواهی ز دفتر تو ای خاک بر سر

تاریخ: 29 تیر 1399
بازدید: 471

غزل ۳۹

چه خواهی ز دفتر تو ای خاک بر سر

چو خشت است بالین و خاکست بر سر

کجا رفت تاج و نگین سلیمان

کجا رفت باد و بروت سکندر

شد افسار سرگشتگی تا قیامت

اجل گشته‌ای را که دادند افسر

همه دردسر بود تاج مرصع

همه داغ دل بود باغ مشجر

به دامت اگر دشمن افتاد، سر ده

بکامت اگر دوست افتاد بگذر

مده فرصت از دست دیگر که هم را

عجب دانم ار باز ببینیم دیگر

به شوخی اسیرم که نبود چو اوئی

نه در هشت خلد و نه در هفت کشور

براندازد از رخ شبی ار نقابی

بر انگیزد از هر طرف روز محشر

سرش بیقرار است از سنبل گل

برش بی‌نیاز است از مشک و عنبر

اگر شمعی افروخت دیوانه باشد

کسی را که ماهی چنین آید از در

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir