اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۳۸۴. نرفت تا تو برفتی خیالت از نظرم

تاریخ: 23 تیر 1399
بازدید: 441

غزل ۳۸۴

نرفت تا تو برفتی خیالت از نظرم

برفت در همه عالم به بی دلی خبرم

نه بخت و دولت آنم که با تو بنشینم

نه صبر و طاقت آنم که از تو درگذرم

من از تو روی نخواهم به دیگری آورد

که زشت باشد هر روز قبله دگرم

بلای عشق تو بر من چنان اثر کرده‌ست

که پند عالم و عابد نمی‌کند اثرم

قیامتم که به دیوان حشر پیش آرند

میان آن همه تشویش در تو می‌نگرم

به جان دوست که چون دوست در برم باشد

هزار دشمن اگر بر سرند غم نخورم

نشان پیکر خوبت نمی‌توانم داد

که در تأمل او خیره می‌شود بصرم

تو نیز اگر نشناسی مرا عجب نبود

که هر چه در نظر آید از آن ضعیفترم

به جان و سر که نگردانم از وصال تو روی

و گر هزار ملامت رسد به جان و سرم

مرا مگوی که سعدی چرا پریشانی

خیال روی تو بر می‌کند به یک دگرم

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir