اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۲۲۹. ای همه میل دل من سوی تو

تاریخ: 30 تیر 1399
بازدید: 135

غزل ۲۲۹

ای همه میل دل من سوی تو

قبلهٔ جان چشم تو و ابروی تو

نرگس مستت ربوده عقل من

برده خوابم نرگس جادوی تو

بر سر میدان جانبازی دلم

در خم چوگان ز زلف و گوی تو

آمدم در کوی امید تو باز

تا مگر بینم رخ نیکوی تو

من جگر تفتیده بر خاک درت

آب حیوان رایگان در جوی تو

ای امید من، روا داری مگر؟

باز گردم ناامید از کوی تو

لطف کن، دست جفا بر من مدار

من ندارم طاقت بازوی تو

روزگاری بوده‌ام بر درگهت

چشم امیدم بمانده سوی تو

تا مگر بینم دمی رنگ رخت

تا مگر یابم زمانی بوی تو

چون ندیدم رنگ رویت، لاجرم

مانده‌ام در درد بی‌داروی تو

بر من مسکین عاجز رحم کن

چون فروماندم ز جست و جوی تو

در غم تو روزگارم شد دریغ!

ناشده یک لحظه همزانوی تو

هم مشام جانم آخر خوش شود

از نسیم جان فزای موی تو

خود عراقی جان شیرین کی دهد؟

تا به کام دل نبیند روی تو

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir