اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۱۳۴. از غم عشقت جگر خون است باز

تاریخ: 30 تیر 1399
بازدید: 106

غزل ۱۳۴

از غم عشقت جگر خون است باز

خود بپرس از دل که او چون است باز؟

هر زمان از غمزهٔ خونریز تو

بر دل من صد شبیخون است باز

تا سر زلف تو را دل جای کرد

از سرای عقل بیرون است باز

حال دل بودی پریشان پیش ازین

نی چنین درهم که اکنون است باز

از فراق تو برای درد دل

صد بلا و غصه معجون است باز

تا جگر خون کردی، ای جان، ز انتظار

روزی دل، بی‌جگر خون است باز

از برای دل ببار، ای دیده خون

زان که حال او دگرگون است باز

گر چه می‌کاهد غم تو جان و دل

لیک مهرت هر دم افزون است باز

من چو شادم از غم و تیمار تو

پس عراقی از چه محزون است باز؟

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir