موسیقی در لغت
موسیقی در لغت
از آن جا که اصل این واژه، غیر عربی بودهو به تدریج در این زبان وارد شده است، نامی از آن در بیشتر کتابهای لغت و متون عربی برده نشده است؛ بنابراین، لازم است مفهوم لغوی این کلمه را در بین واضعین اصلی آن شناخته و آنگاه به بررسی معادل آن در زبان عربی بپردازیم؛ از این رو، میگویم: در بیشتر کتابهای لغت و غیر لغت – که موسیقی را مورد بحث قرار داده اند آن را به معنای «لحن» یا «نغمه های موزون تأثیرگذار دانسته اند که به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می کنیم:
١- الموسیقى الکبیر: «لفظ موسیقی به معنای آهنگهاست و آهنگ، گاه به گروهی از نغمه های پی در پی با ترتیب معین گفته می شود و گاه به گروهی از نغمه ها که به منظور همگامی با حروف الفاظ و کلمات یک عبارت منظوم که برای بیان یک معنا و مقصود معین، بنابر قواعد جاری زبان ترکیب شده اند، اطلاق می گردد و گاهی نیز در معانی دیگر به کار می رود.
۲- مقاصد الالحان: «بدان که موسیقی لفظی است یونانی و معنای آن، الحان است و لحن عبارت است از: مجموع نغمات مختلفه الحده و الثقل که مرتب باشد به ترتیب علایم، مقرون به الفاظ منظومه دلالت کننده بر معانی که محرک نفس باشد تحریک ملأ در ازمنه موزونه که آن را ایقاع گویند.
۳- نفائس الفنون: «بدان که معنای موسیقی در لغت یونانی، لحن است و لحن
عبارت است از اجتماع نغمه های گوناگون که آن را ترتیبی محدود باشد و بعضی این قید را زیاد کنند که کلام مفید، بدان مقرون بود».
۴- مفاتیح العلوم: «معنای این کلمه (موسیقی) ترکیب الحان است و این لفظ یونانی است. موسیقور و موسیقار نام نوازنده و آهنگساز است».
۵- لغتنامه دهخدا: «موسیقی (معرب، !): علم تألیف لحون، فن تألیف لحون، علم ادوار، علم نغمات، … صنعت آهنگها و نغمات، دانش سازها و آوازها، خنیا، ترکیب اصوات به صورت گوشنواز».
۶- رسائل اخوان الصفا: «موسیقی همان غناست و موسیقار، شخص خواننده
و موسیقات، آلت غنا و غنای الحانی است که با هم تألیف یافته و لحن، نغمه های پیوسته و متواتر و نغمه نیز، اصوات موزون و صوت نیز آن موجی است که در اثر برخورد اجسام با یکدیگر در هوا ایجاد می گردد.
۷- فرهنگ عمید: «موسیقی (م، س، قی) مأخوذ از یونانی، فن آواز خواندن و نواختن ساز، آهنگی که موجد حزن یا نشاط و محرک احساسات باشد. به عربی موسیقی «ه، یں، قا تلفظ می کنند.
موسیقار (م، س)، موسیقال، مأخوذ از یونانی، نوعی از سازه ساز دهنی .. مرغی افسانه ای که گفته اند در منقارش سوراخهای بسیار است و از آن سوراخ آوازهای گوناگون بر می آید.
۸- فرهنگ نوین: «موسیقی، فن نغمه پردازی و ساززنی؛ موسیقار، موسیتی دان.
ساز زن
تحلیل و بررسی
دقت در معانی ذکر شده برای موسیقی، بیانگر اموری است: ا ا – مفهوم اصلی این واژه در لغت، عبارت است از: لحن و آهنگهای موزون.
۲- نغمه و آهنگهای موزون که در مفهوم موسیقی وارد شده است، اختصاص به نغمه های به دست آمده از استعمال آلات موسیقی نداشته بلکه نغمه های انسانی را نیز شامل می شود؛ بنابراین، موسیقی به دو نوع «سازی» و «آوازی» تقسیم می گردد.
٣- از سخن فارابی استفاده می شود که نغمه های موسیقی، گاه همراه کلمات منظوم و گاه بدون آن تحقق می یابد؛ بنابراین، از دیدگاه فارابی، موسیقی به دو نوع موسیقی با کلام» و «موسیقی بدون کلام» تقسیم می گردد.
۴- بین موسیقی به عنوان یکی از علوم بشری (علم تألیف لحون) با موسیقی به عنوان اصوات موزون، تغایر وجود دارد.
۵- هر چند در رسائل اخوان الصفا، دو واژه موسیقی و غنا، معادل یکدیگر شمرده شده است، ولی به نظر می رسد واژه موسیقی اعم از غنا می باشد؛ به دلیل آن که واژه غنا – همان طور که در مباحث بعدی می آید . تنها در مورد صوت انسانی با کیفیت مخصوص اطلاق گردیده و شامل نوازندگی نمی گردد.
محقق فقه و فلسفه: حامد امجدیان
۱- در بین لفوټین نسبت به وضع اصلی «موسیقی» اختلاف است؛ برخی آن را یونانی و برخی سریانی می دانند. جهت توضیح بیشتر ر.ک: مقاصد الالحان:۱۸ کشف الظنون: ۱۹۰۲/ ۲الموسیقى: ۹.
۲ – الموسپنی الکبیر: ۲۷ ، ۵۰
۳- مقاصد الالحان: ۸. ۲- نفائس الفنون: ۳/ ۸۳. ۳- مفاتیح العلوم: ۲۳۶. ۴- لغتنامه: ۱۴ / ۲۱۷۹۵.
۴ – رسائل اخوان الصفا: ۱/ ۱۸۸. در المنجد، صفحه ۷۷۹ نیز «موسیقی به معنای فن غنا و ایجاد طرب بیان گردیده است.
۵- فرهنگ عمید: ۲/ ۱۸۶۸.
۶- فرهنگ عمید: ۲/ ۱۸۶۸.|
۷- فرهنگ نوین: ۶۷۷. ٣- از بررسی و تتبع در منابع گوناگون که نسبت به موسیقی سخن گفته اند، به نظر می رسد جز در رسائل اخوان الصفا و المنجد، بین «موسیقی» و «غنا، فرق گذاشته شده است.
دیدگاهها