من باید شما را دنبال کنم؟!
من باید شما را دنبال کنم؟!
محمدرضا لطفی مینویسد: « یک روز استادکسایی در مجلسی بودند که شادروان ناصر فرهنگفر نیز آنجا حضور داشت. استاد با توجه به خواست مهمانان اهل دل تصمیم گرفت سازی بنوازد. هنگامی که اولین ضربی را شروع به نواختن کردند، ناصر خان با همان بیقراری همیشگی، خیلی زود به شکست ریتم پرداختند و ایشان را از حال موسیقی به درآوردند. در این حال، استاد نی را پایین گذاشتند و گفتند: آقای فرهنگفر اول بفرمایید که شما میخواهید دنبال من بیایید یا من باید شما را دنبال کنم؟
ناصرخان که این کار را از روی غرض انجام نداده بود گفتند، ببخشید استاد. آنگاه استاد دوباره شروع به نواختن کردند.»
کتاب هفت شهر نی، امجدیان، حامد، ۱۳۹۸
پنجمین کتاب سال شیدا، صص ۴۸ و ۴۹
دیدگاهها