مفتخر بودند که با او به روی صحنه آمدهاند
مفتخر بودند که با او به روی صحنه آمدهاند
سعید نفیسی مینویسد: «یگانه وسیلۀ معاش عارف این بود که گاهگاهی، هر سال دو سه بار کنسرت میداد. موسیقیدانهایی که در کنسرت او شرکت میکردند، مطلقاً سهمی از عایدات آن بر نمیداشتند و بلکه مفتخر بودند که با این مرد بزرگ برروی صحنۀ گراند هتل آمده و تصنیف تازۀ او را نواختهاند. عارف در میان ایشان روی صندلی مینشست و غزل و تصنیف خود را با همان صدای نیم دانگ [؟!][۱] معروف میخواند….
در کنسرتها دُنبکی را روی زانوی چپ، بهطوری که پوست آن رو به بالا بود میگذاشت، آرنج چپ خود را بر آن تکیه میداد و دست چپ را در محاذات گوش میبرد و میخواند. عایدات این کنسرتها زندگی یک سالۀ او را تامین میکرد. عدۀ کثیری که جدّاً به او معتقد بودند، بلیتها را پیش از وقت میفروختند و دو سه روز به نمایش مانده، دیگر بلیت پیدا نمیشد. با دقت بسیاری سر ساعت شروع میکرد. همین که تصنیف را میساخت، موسیقیدانهای دوست خود را در خانۀ خویش گرد میآورد و آهنگها را به آنها یاد میداد. چندروزی همه گرد میآمدند و در خانۀ او تمرین میکردند و برای شب کنسرت آماده میشدند.»
کتاب هفت شهر نی، امجدیان، حامد، ۱۳۹۸
به روایت سعید نفیسی، ص ۱۱۵.
[۱] برمبنای گفتۀ کسانی که در کنسرت عارف حضور داشته اند، وی دارای صدایی رسا با شدت و اوج مناسب بوده است، بنابراین این سخن که وی صدایی نیم دانگ داشته است، درست به نظر نمی رسد.
دیدگاهها