فصل هشتم – در حقوق و تکالیف زوجین نسبت بیکدیکر [بیکدیگر]
تاریخ: 4 اردیبهشت 1400
بازدید: 116
فصل هشتم – در حقوق و تکالیف زوجین نسبت بیکدیکر [بیکدیگر]
ماده ۱۱۰۲ – همین که نکاح بطور صحت واقع شد روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکالیف زوجین در مقابل همدیکر [همدیگر] برقرار میشود
ماده ۱۱۰۳ – زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگرند
ماده ۱۱۰۴ – زوجین باید در تشیید مبانی خانواده و تربیت اولاد خود بیکدیگر معاضدت نمایند.
ماده ۱۱۰۵ – در روابط زوجین ریاست خانواده از حصائص [خصائص] شوهر است.
ماده ۱۱۰۶ – در عقد دائم نفقه زن بعهده شوهر است
ماده ۱۱۰۷ – نفقه عبارت است از همه نیازهای متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل مسکن، البسه، غذا، اثاث منزل و هزینههای درمانی و بهداشتی و خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا مرض.
ماده ۱۱۰۸ – هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظائف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.
ماده ۱۱۰۹ – نفقه مطلقه رجعیه در زمان عده بر عهده شوهر است مکر [مگر] اینکه طلاق در حال نشوز واقع شده باشد لیگن [لیکن] اکر [اگر] عده از جهه فسخ نکاح یا طلاق بائن باشد زن حق نفقه ندارد مگر در صورت حمل از شوهر خود که در اینصورت تا زمان وضع حمل حق نفقه خواهد داشت
ماده ۱۱۱۰ – در ایام عده وفات، مخارج زندگی زوجه عندالمطالبه از اموال اقاربی که پرداخت نفقه به عهده آنان است (درصورت عدم پرداخت) تأمین میگردد.
ماده ۱۱۱۱ – زن میتواند در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه بمحگمه [بمحکمه] رجوع کند در این صورت محکمه میزان نفقه را معین و شوهر را بدادن آن محکوم خواهد کرد.
ماده ۱۱۱۲ – اکر [اگر] اجراء حگم [حکم] مذگور [مذکور] در ماده قبل ممکن نباشد مطابق ماده ۱۱۲۹ رفتار خواهد شد.
ماده ۱۱۱۳ – در عقد انقطاع زن حق نفقه ندارد مکر [مگر] اینکه شرط شده یا آن که عقد مبنی بر آن جاری شده باشد
ماده ۱۱۱۴ – زن باید در منزلی که شوهر تعیین میکند سکنی نماید مگر آنگه [آن که] اختیار تعیین منزل بزن داده شده باشد.
ماده ۱۱۱۵ – اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی و یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن میتواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور محگمه [محکمه] حکم بازکشت [بازگشت] بمنزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازکشتن [بازگشتن] بمنزل مزبور معذور است نفقه برعهده شوهر خواهد بود.
ماده ۱۱۱۶ – در مورد ماده فوق مادام که محاکمه بین زوجین خاتمه نیافته محل سکنای زن بتراضی طرفین معین میشود و در صورت عدمتراضی محگمه [محکمه] با جلب نظر اقربای نزدیک طرفین منزل زن را معین خواهد نمود و در صورتیکه اقربایی نباشد خود محکمه محل مورد اطمینان را معین خواهد کرد.
ماده ۱۱۱۷ – شوهر میتواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.
ماده ۱۱۱۸ – زن مستقلاً میتواند در دارائی خود هر تصرفی را که میخواهد بکند.
ماده ۱۱۱۹ – طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد درضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیکر [دیگر] بنمایند مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهر زن دیگر بکیرد [بگیرد] یا درمدت معینی غائب شود یا ترک انفاق نماید یا بر علیه حیات زن سوء قصد کند یا سوء رفتاری نماید که زندگانی آنها با یکدیگر غیر قابل تحمل شود زن وکیل و وگیل [وکیل] ودر توگیل [توکیل] باشد گه [که] از اثبات تحقق شرط در محگمه [محکمه] و صدور حگم [حکم] نهائی خود را مطلقه سازد.
باب دوم – در انحلال عقد نکاح
ماده ۱۱۲۰ – عقد نگاح [نکاح] بفسخ یا بطلاق یا ببذل مدت در عقد انقطاع منحل میشود
فصل اول – در مورد امکان فسخ نکاح
ماده ۱۱۲۱ – جنون هر یک از زوجین بشرط استقرار اعم از این که مستمر یا ادواری باشد برای طرف مقابل موجب حق فسخ است
ماده ۱۱۲۲ – عیوب زیر در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:
۱ – خصاء
۲ – عنن به شرط اینکه ولو یکبار عمل زناشوئی را انجام نداده باشد.
۳ – مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازهای که قادر به عمل زناشوئی نباشد.
ماده ۱۱۲۳ – عیوب ذیل در زن موجب حق فسخ برای مرد خواهد بود
۱ – قرن
۲ – جذام
۳ – برص
۴– افضاء
۵ – زمین گیری
۶– نابینائی از هر دو چشم
ماده ۱۱۲۴ – عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته است
ماده ۱۱۲۵ – جنون و عنن در مرد هر کاه [هرگاه] بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود
ماده ۱۱۲۶ – هر یک از زوجین که قبل از عقد عالم بامراض مذکوره در طرف دیگر بوده بعد از عقد فسخ نخواهد داشت
ماده ۱۱۲۷ – هر کاه [هرگاه] شوهر بعد از عقد مبتلا بیکی از امراض مقاربتی کردد [گردد] زن حق خواهدداشت که از نزدیکی با او امتناع نماید و امتناع بعلت مزبور مانع حق نفقه نخواهد بود
ماده ۱۱۲۸ – هرگاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذگور [مذکور] در عقد تصریح شده یا عقد متبانئا بر آن واقع شده باشد
ماده ۱۱۲۹ – در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجراء حکم محکمه و الزام او بدادن نفقه زن میتواند برای طلاق بحاکم رجوع گند [کند] و حاگم [حاکم] شوهر او را اجبار بطلاق مینماید همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه
ماده ۱۱۳۰ – در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی میتواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه میتواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده میشود.
تبصره – عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقّت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل درصورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب میگردد:
۱ – ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.
۲ – اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک، مجدداً به مصرف موارد مذکور روی آورد، بنا به درخواست زوجه، طلاق انجام خواهد شد.
۳ – محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
۴ – ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
۵ – ابتلاء زوج به بیماریهای صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.
موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادر نماید.
ماده ۱۱۳۱ – خیار فسخ فوری است و اکر [اگر] طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع بعلت فسخ نکاح را فسخ نگند [نکند] خیار او ساقط میشود بشرط این که علم بحق فسخ و فوریت آن داشته باشد تشخیص مدتی گه [که] برای امگان [امکان] استفاده از خیار لازم بوده بنظر عرف و عادت است
ماده ۱۱۳۲ – در فسخ نکاح رعایت ترتیباتی که برای طلاق مقرر است شرط نیست
فصل دوم – در طلاق
مبحث اول – در کلیات
ماده ۱۱۳۳ – مرد میتواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.
تبصره- زن نیز میتواند با وجود شرایط مقرر در مواد (۱۱۱۹)، (۱۱۲۹) و (۱۱۳۰) این قانون، از دادگاه تقاضای طلاق نماید.
ماده ۱۱۳۴ – طلاق باید بصیغه طلاق و در حضور لااقل دو نفر مرد عادل که طلاق را بشنوند واقع گردد
ماده ۱۱۳۵ – طلاق باید منجز باشد و طلاق معلق بشرط باطل است
ماده ۱۱۳۶ – طلاق دهنده باید بالغ و عادل و قاصد و مختار باشد
ماده ۱۱۳۷ – ولی مجنون دائمی میتواند در صورت مصلحت مولی علیه زن او را طلاق دهد
ماده ۱۱۳۸ – ممکن است صیغه طلاق را بتوسط وکیل اجراء نمود
ماده ۱۱۳۹ – طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه بانقضای مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج میشود.
ماده ۱۱۳۰ [۱۱۴۰] – طلاق زن در مدت عادت زنانه گی یا در حال نفاس صحیح نیست مگر این که زن حامل باشد یا طلاق قبل از نزدیکی با زن واقع شود یاشوهر غایب باشد بطوری گه [که] اطلاع از عادت زنانه گی بودن زن نتواند حاصل کند
ماده ۱۱۴۱ – طلاق در طهر مواقعه صحیح نیست مکر [مگر] اینکه زن یائسه یا حامل باشد
ماده ۱۱۴۲ – طلاق زنی که با وجود اقتضای سن عادت زنانه کی [زنانه گی] نمیشود وقتی صحیح است که از تاریخ آخرین نزدیکی با زن سه ماه گذشته باشد
مبحث دوم – در اقسام طلاق
ماده ۱۱۴۳ – طلاق بر دو قسم است. بائن و رجعی.
ماده ۱۱۴۴ – در طلاق بائن برای شوهر حق رجوع نیست.
ماده ۱۱۴۵ – در موارد ذیل طلاق بائن است
۱ – طلاقیکه قبل از نزدیگی [نزدیکی] واقع شود
۲– طلاق یائسه
۳– طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع بعوض نکرده باشد.
۴– سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی بهعمل آید اعم از این گه [که] وصلت در نتیجه رجوع باشد یا در نتیجه نکاح جدید
ماده ۱۱۴۶ – طلاق خلع آن است که زن بواسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی گه [که] بشوهر میدهد طلاق میکیرد [میگیرد] اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد
ماده ۱۱۴۷ – طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد ولی در این صورت عوض باید زائد بر میزان مهر نباشد.
ماده ۱۱۴۸ – در طلاق رجعی برای شوهر در مدت عده حق رجوع است
ماده ۱۱۴۹ – رجوع در طلاق بهر لفظ یا فعلی حاصل میشود که دلالت بر رجوع گند [کند] مشروط بر اینکه مقرون بقصد رجوع باشد
مبحث سوم – در عده
ماده ۱۱۵۰ – عده عبارت است از مدتی گه [که] تا انقضای آن زنی گه [که] عقد نگاح [نکاح] او منحل شده است نمیتواند شوهر دیگر اختیار کند
ماده ۱۱۵۱ – عده طلاق و عده فسخ نگاح [نکاح] سه طهر است مگر اینگه [اینکه] زن با اقتضای سن عادت زنانگی نبیند گه [که] در این صورت عده او ۳ ماه است.
ماده ۱۱۵۲ – عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد نکاح منقطع در غیر حامل دو طهر است مگر اینکه زن با اقتضای سن عادت زنانه گی نه بیند که در این صورت ۴۵ روز است
ماده ۱۱۵۳ – عده طلاق و فسخ نکاح و بذل مدت و انقضاء آن در مورد زن حامله تا وضع حمل است
ماده ۱۱۵۴ – عده وفات چه در دائم و چه در منقطع در هر حال چهار ماه و ده روز است مگر این که زن حامل باشد که در اینصورت عده وفات تا موقع وضع حمل است مشروط بر این که فاصله بین فوت شوهر و وضع حمل از چهار ماه و ده روز بیشتر باشد و الا مدت عده همان چهار ماه و ده روزخواهد بود.
ماده ۱۱۵۵ – زنی که بین او و شوهر خود نزدیکی واقع نشده و همچنین زن یائسه نه عده طلاق دارد و نه عده فسخ نکاح ولی عده وفات در هر دو مورد باید رعایت شود.
ماده ۱۱۵۶ – زنی که شوهر او غایب مفقودالاثر بوده و حاکم او را طلاق داده باشد باید از تاریخ طلاق عده وفات نگاه دارد
ماده ۱۱۵۷ – زنیگه [زنیکه] به شبهه با کسی نزدیکی کند باید عده طلاق نکاهدارد [نگاهدارد]
برچسبها:
دیدگاهها