صدایِ حضوریِ سازِ استاد
محمد موسوی میگوید: « من تمام کارهای استاد کسایی را داشتم و از روی آنها تقلید میکردم، اما هیچگاه ساز استاد را از نزدیک نشنیده بودم. سرانجام این افتخار را پیدا کردم که از نزدیک، صدای ساز ایشان را بشنوم و با تعجب متوجه شدم که چقدر عمرم تلف شده است. چرا که من به دنبال صدایی میگشتم که از رادیو شنیده بودم.
صدایی که با اکو و دستگاههای حسّاس ضبط شده بود. حال آنکه صدای حضوریِ سازِ استاد کاملاّ با صدای ضبط شده فرق میکرد . صدا بسیار لطیف و بمها بسیار دلنشین بود و نَفَسها از شکم حاصل می شد. به خصوص من فکر میکردم که ویبراسیونها تنها از لب ایجاد میشود که اینطور نبود. بنابراین به تصحیح این تکنیکها پرداختم و هر روز که میگذشت، ابعاد بیشتری از ساز ایشان برمن ظاهر میشد. به تدریج این رابطۀ عاشقانه مودت بیشتری پیدا نمود و تا امروز ادامه یافته است.»
کتاب هفت شهر نی، امجدیان، حامد، ۱۳۹۸
پنجمین کتاب سال شیدا، صص ۳۴ و ۳۵.
دیدگاهها