اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

خودمان‌که می‌فهمیم!

دسته‌بندی: بلاگ , گلستان موسیقی
تاریخ: 18 خرداد 1400
بازدید: 388

خودمان‌که می‌فهمیم!

علی شایگان نوازندۀ تار می‌گوید: «یک شب [در خارج از کشور] به اتفاق قباد [ظفر][۱] در منزلی مهمان بودیم. به ما گفتند ساز بزنید. (بعضی وقت‌ها حال نداشتیم نمی‌زدیم. می‌گفتیم امشب نمی‌توانیم). رفتیم در اتاقی که خود را آماده کنیم و سازها را کوک کنیم. زدیم و خواندیم. نمی‌شد. آن شب حال نداشتیم. خانمی چندبار آمد و گفت: «بفرمایید! منتظران را به لب آمد سخن … که ما مُردیم!». گفت: «بفرمایید! این ها که نمی‌فهمند شما چه می‌زنید!» قباد گفت: «خودمان‌ که می‌فهمیم!». بعد برای من تعریف کرد و گفت: «یک شب در منزل سرلشکری، در حوالی خیابان صفی علیشاه، حبیب [سماعی] را دعوت کردند. رفتند او را آوردند. سرحال نبود.» می‌گفت: «حبیب وقتی می‌خواست سنتور بزند اول یکبار سنتور را کوک می‌کرد. بعد می‌آمد یک چای می‌خورد. بعد دوباره کوک می‌کرد. سه چهار بار سنتور را در کوک می‌خواباند و اگر کوک نمی‌شد نمی‌زد. خودش هم وقتی سرحال می‌شد می‌زد». می‌گفت: «سنتور را کوک کرد ولی گفت: من معذرت می‌خواهم [نمی‌زنم]. هرچه اصرار کردند و گفتند: «نه آقا بزن!» و حبیب را مجبور کردند سنتور بزند. بک سنتوری زد که من در عمرم به این بدی از کسی نشنیدم!!»


کتاب هفت شهر نی، امجدیان، حامد، ۱۳۹۸

حبیب سماعی و راویان آثار او، ص ۵۱۴.

[۱]قباد ظفر (۱۲۸۸-۱۳۶۷ خورشیدی)، از شاگردان حبیب سماعی.

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir