اساسنامه نمونه شرکت های تأمین سرمایه (سهامی عام)
فصل اول: تعاریف
ماده یک
اصطلاحات و واژههایی که در مادۀ۱ قانون بازار اوراق بهادار جمهوری اسلامی ایران مصوب آذرماه ۱۳۸۴ مجلس شورای اسلامی (که از این پس قانون بازار اوراق بهادار نامیده میشود) تعریف شدهاند، به همان مفاهیم در این اساسنامه نیز کاربرد دارند. سایر واژهها دارای معانی زیر میباشند:
بند یک
مقررات: اعم است از مصوبات هیئت وزیران، شورا، سازمان و نیز مصوبات سایر مراجع در حدود اختیارات تفویضشده به آنان تحت هر عنوان (ازقبیل آییننامه، دستورالعمل، رویۀ اجرایی و بخشنامه) درخصوص بازار اوراق بهادار و فعالان آن که جهت اجرا ابلاغ شده باشد.
بند دو
شخص وابسته: شخص وابسته به هر شخص حقیقی عبارت است از همسر و اقربای نسبی درجۀ اول از طبقۀ اول آن شخص. شخص وابسته به هر شخص حقوقی عبارت است از:
الف. مدیرعامل، اعضای هیئتمدیرۀ شخص حقوقی و همسر و اقربای نسبی درجۀ اول از طبقۀ اول آنها؛
[private]
ب. هر شخص حقیقی که همراه اشخاص وابستۀ خود حداقل ۲۰درصد سهام شخص حقوقی را مالک باشد؛
ج. هر شخص حقوقی که بتواند حداقل یکی از اعضای هیئتمدیرۀ شخص حقوقی را انتخاب کند.
بند سه
سهامدار عمده: سهامداری است که بههمراه اشخاص وابسته به خود حداقل ۱۰درصد سهام شرکت را داشته باشد.
فصل دوم: نام، موضوع، مدت، تابعیت و مرکز اصلی شرکت
ماده دو
نام شرکت، شرکت تأمین سرمایۀ …………… (سهامی خاص) میباشد که در این اساسنامه بهاختصار شرکت نامیده میشود.
ماده سه
موضوع فعالیت شرکت بهشرح ذیل میباشد:
بند الف
موضوع فعالیت اصلی عبارت است از:
۱. پذیرهنویسی؛
۲. تعهد پذیرهنویسی؛
۳. تعهد خرید اوراق بهادار در عرضههای ثانویه در حد امکانات مالی خود یا از طریق تشکیل سندیکا با سایر نهادهای مشابه.
بند ب
موضوع فعالیت فرعی عبارت است از:
۱. ارائۀ مشاوره در زمینههایی ازقبیل:
۱.۱. روش بهینه و زمانبندی تأمین مالی همچنین مبلغ منابع مالی مورد نیاز؛
۱.۲. روش و پیشنهاد زمانبندی عرضۀ اوراق بهادار؛
۱.۳. قیمت اوراق بهاداری که توسط ناشر عرضه میشود؛
۱.۴. فرایند ثبت اوراق بهادار و دریافت مجوز عرضۀ آن؛
۱.۵. فرایند واگذاری اوراق بهادار؛
۱.۶. پذیرش اوراق بهادار ناشر در هریک از بورسها و بازارهای خارج از بورس و انجام کلیۀ امور اجرایی به نمایندگی از ناشر در این زمینه؛
۱.۷. ادغام، تملک، تجدید ساختار سازمانی و مالی شرکتها؛
۱.۸. امور مدیریت ریسک؛
۱.۹. آمادهسازی شرکتها جهت رتبهبندی توسط مؤسسات رتبهبندی و انجام کلیۀ امور اجرایی در این زمینه به نمایندگی از آنها؛
۱.۱۰. امور سرمایهگذاری؛
۱.۱۱. خدمات مورد نیاز شرکتها در موارد سرمایهگذاریهای جدید، توسعه، تکمیل، برنامهریزی، بودجهبندی و قیمتگذاری اوراق بهادار.
۲. بازاریابی یا مدیریت فرایند واگذاری اوراق بهادار؛
۳. انجام امور اجرایی به نمایندگی از ناشر درزمینۀ ثبت اوراق بهادار و دریافت مجوز عرضۀ آن؛
۴. ارائۀ خدمات مربوط به طراحی و انتشار ابزارهای مالی برای شرکتها؛
۵. ارائۀ خدمات مدیریت داراییها؛
۶. ارائۀ خدمات مرتبط با صندوقهای سرمایهگذاری و ادارۀ صندوقهای مزبور و سرمایهگذاری در آنها؛
۷. کارگزاری؛
۸. کارگزارمعاملهگری؛
۹. سبدگردانی؛
۱۰. بازارگردانی؛
۱۱. سرمایهگذاری منابع مازاد شرکت در سپردههای سرمایهگذاری نزد بانکها و مؤسسات مالیاعتباری معتبر و اوراق بهادار دارای تضمین دولت یا بانکها؛
۱۲. جلب حمایت بانکها، بیمهها، مؤسسات مالیاعتباری و نهادهای مالی برای شرکت در پذیرهنویسی اوراق بهادار؛
۱۳. کمک به شرکتها در تأمین منابع مالی و اعتباری؛
۱۴. کمک به شرکتها جهت صدور، تأیید و قبول ضمانتنامه.
تبصره یک
حذف شد.
تبصره دو
حذف شد.
ماده چهار
شرکت تابعیت ایرانی داشته و مدت فعالیت آن از تاریخ تأسیس نامحدود است.
ماده پنج
مرکز اصلی شرکت در شهر…………… استان……………است. انتقال مرکز اصلی شرکت به هر شهر دیگر در داخل کشور منوط به تصویب…………… میباشد. تعیین و تغییر نشانی مرکز اصلی شرکت در همان شهر منوط به تصویب…………… خواهد بود. هیئتمدیرۀ شرکت میتواند طبق مقررات اقدام به تأسیس شعبه یا نمایندگی نموده یا آنرا منحل کند.
فصل سوم: چارچوب فعالیت
ماده شش
شرکت از مصادیق شرکتهای تأمین سرمایۀ مذکور در بند ۱۸ مادۀ ۱ قانون بازار اوراق بهادار محسوب شده و براساس مادۀ ۲۸ این قانون فعالیت آن تحت نظارت سازمان است و مجامع عمومی، مدیران، بازرس حسابرس و کمیتههای تخصصی شرکت مکلفاند قوانین و مقررات را رعایت و اجرا نمایند.
تبصره یک
انجام فعالیتهای سبدگردانی، خدمات صندوقهای سرمایهگذاری، کارگزاری، کارگزار معاملهگری و بازارگردانی با اخذ مجوز جداگانه از سازمان امکانپذیر است.
تبصره دو
انجام فعالیتهای کارگزاری و کارگزار معاملهگری صرفاً در راستای انجام فعالیت بازارگردانی، سبدگردانی، ادارۀ صندوقهای سرمایهگذاری، تعهد پذیرهنویسی و تعهد خرید اوراق بهادار در عرضههای ثانویه امکانپذیر است.
فصل چهارم: سرمایه، ترکیب سهامداران و نقلوانتقال سهام
ماده هفت
سرمایۀ شرکت مبلغ…………… ریال، (به حروف…………… ریال) است که به…………… سهم عادی/ممتاز*…………… ریالی بانام تقسیم شده است. (*درصورتیکه ایجاد سهام ممتاز موردنظر باشد، تعیین تعداد و خصوصیات و امتیازات اینگونه سهام) از این مبلغ معادل…………… ریال بهصورت غیرنقد و…………… ریال بهصورت نقد میباشد. این مبلغ تماماً تأدیه شده است/…………… ریال آن معادل…………… درصد تأدیه و…………… ریال آن معادل…………… درصد در تعهد صاحبان سهام میباشد.
تبصره
مبلغ تعهدشدۀ هر سهم باید ظرف مدت …………………….. مطالبه شود.
ماده هشت
اوراق سهام شرکت متحدالشکل، چاپی و دارای شمارۀ ترتیب بوده و باید به امضای مدیرعامل و یک نفر از اعضای هیئتمدیره به انتخاب هیئتمدیره برسد. این اوراق باید ممهور به مهر شرکت باشد. در ورقۀ سهم نکات زیر باید ذکر شود:
بند یک
نام شرکت و شمارۀ ثبت آن نزد مرجع ثبت شرکتها؛
بند دو
شمارۀ ثبت شرکت نزد سازمان بورس و اوراق بهادار؛
بند سه
مبلغ سرمایۀ ثبتشده و مقدار پرداختشدۀ آن؛
بند چهار
نوع سهام و امتیازات سهام ممتاز درصورت وجود؛
بند پنج
مبلغ اسمی سهم و مقدار پرداختشدۀ آن به عدد و حروف؛
بند شش
تعداد سهامی که هر ورقه نمایندۀ آن است؛
بند هفت
نام، شمارۀ ملی و کدپستی دارندۀ سهم.
تبصره یک
سهام شرکت غیرقابل تقسیم است. مالکین مشاع سهام باید دربرابر شرکت به یک شخص نمایندگی بدهند.
تبصره دو
تملک هر بخش از سهام شرکت، متضمن قبول مقررات این اساسنامه و تصمیمات مجامع عمومی است.
ماده نه
تا زمانیکه اوراق سهام صادر نشده است شرکت باید به صاحبان سهام گواهینامۀ موقت سهم بدهد که معرف تعداد و نوع سهام و مبلغ پرداختشدۀ آن باشد. این گواهینامه در حکم سهم است؛ ولی درهرحال ظرف مدت یک سال پس از پرداخت تمامی مبلغ اسمی سهم، باید ورقۀ سهم صادر و به صاحب سهم تسلیم و گواهینامۀ موقت سهم مسترد و ابطال گردد.
ماده ده
مشخصات کامل و نشانی صاحب سهم یا پذیرهنویس باید هنگام تأسیس شرکت، پذیرهنویسی یا نقل و انتقال سهام در دفتر ثبت سهام شرکت یا دفتر مخصوص دیگری مطابق آنچه وی اعلام میکند درج گردد. درصورتیکه نشانی پذیرهنویس یا صاحب سهم تغییر نماید، وی باید نشانی جدید خود را به شرکت اعلام کند. درهرحال آخرین نشانی اعلامشده ازطرف پذیرهنویس یا صاحب سهم، اقامتگاه قانونی وی محسوب میشود
ماده یازده
انتقال سهام بایستی در دفتر ثبت سهام شرکت به ثبت برسد. انتقالدهنده یا وکیل یا نمایندۀ قانونی او، باید ثبت انتقال را در دفتر مزبور امضا نماید. هویت کامل و نشانی انتقالگیرنده نیز ازنظر اجرای تعهدات ناشی از نقلوانتقال سهام باید در دفتر ثبت سهام قید شده و به امضای انتقالگیرنده یا وکیل یا نمایندۀ او برسد. تملک یا تحصیل هر بخش از سهام شرکت، متضمن قبول مقررات این اساسنامه و تصمیمات مجامع عمومی است.
ماده دوازده
سهامداران عمدۀ شرکت باید براساس مقررات، مورد تأیید سازمان باشند. هرگونه نقلوانتقال سهام یا پذیرهنویسی سهام جدید که موجب شود شخصی به یک سهامدار عمده تبدیل شود، باید قبلاً توسط خریدار یا نمایندۀ وی به سازمان اعلام و به تأیید سازمان برسد.
فصل پنجم: تغییرات سرمایۀ شرکت
ماده سیزده
تغییرات سرمایۀ شرکت با رعایت قوانین و مقررات مربوطه اعم از مفاد قانون تجارت و قانون بازار اوراق بهادار انجام میشود.
ماده چهارده
هرگونه تغییر در سرمایۀ شرکت منحصراً در صلاحیت مجمع عمومی فوقالعاده است. مجمع عمومی فوقالعاده میتواند به هیئتمدیره اجازه دهد ظرف مدت معینی که نباید از پنج سال تجاوز کند، سرمایۀ شرکت را تا مبلغ معینی از طریقی که مجمع مشخص نمودهاست، افزایش دهد.
ماده پانزده
سرمایۀ شرکت با تصویب مجمع عمومی فوقالعاده و با رعایت مقررات مربوطه ازطریق صدور سهام جدید قابل افزایش میباشد. تأدیۀ مبلغ اسمی سهام جدید به یکی از طرق زیر امکانپذیر است:
بند یک
پرداخت نقدی مبلغ اسمی سهام؛
بند دو
تبدیل مطالبات نقدی حالشدۀ اشخاص از شرکت به سهام جدید؛
بند سه
انتقال سود تقسیمنشده، اندوخته یا عواید حاصل از اضافۀ ارزش سهام جدید به سرمایۀ شرکت؛
بند چهار
تبدیل اوراق مشارکت شرکت به سهام.
تبصره
انتقال اندوختۀ قانونی به سرمایه ممنوع است.
ماده شانزده
در صورت تصویب افزایش سرمایه از محل مطالبات نقدی سهامداران در مجمع عمومی فوقالعاده، تأدیۀ مبلغ اسمی سهام جدید از محل مطالبات هر سهامدار موکول به اعلام موافقت وی است.
تبصره
مطالبات نقدی سهامداران بابت سود، با تصویب یا اجرای افزایش سرمایه از این محل، حالشده تلقی گردیده و درصورت مطالبۀ سهامداران پرداخت میشود.
ماده هفده
در اجرای افزایش سرمایه، گواهینامۀ حق تقدم خرید سهام باید قبل از شروع پذیرهنویسی به طریقی که مطابق قانون قابل اثبات است به دست سهامداران برسد.
ماده هجده
مجمع عمومی فوقالعاده میتواند به پیشنهاد و گزارش هیئتمدیره مقرر نماید که برای افزایش سرمایه، سهام جدیدی به مبلغی مازاد بر مبلغ اسمی سهم بهفروش برسد؛ مشروط بر اینکه نحوۀ صرف اضافۀ ارزش سهام فروختهشده در همان مجمع تعیین گردد.
ماده نوزده
مجمع عمومی فوقالعادۀ شرکت میتواند به پیشنهاد هیئتمدیره علاوه بر کاهش اجباری سرمایه، درمورد کاهش سرمایۀ شرکت بهطور اختیاری نیز اتخاذ تصمیم کند؛ مشروط بر آنکه براثر کاهش سرمایه به تساوی حقوق صاحبان سهام لطمهای وارد نشود. کاهش اختیاری سرمایه ازطریق کاهش بهای اسمی سهام به نسبت متساوی و در مبلغ کاهشیافتۀ هر سهم به صاحبان آن انجام میشود. درهرحال رعایت حداقل سرمایۀ مصوب سازمان الزامی است.
ماده بیست
شرکت میتواند با تصویب مجمع عمومی عادی صاحبان سهام، نسبت به انتشار اوراق مشارکت اقدام نماید. مجمع عمومی عادی میتواند به هیئتمدیره اجازه دهد ظرف مدت معینی که نباید از دو سال تجاوز کند، پس از اخذ مجوز از مراجع قانونی، نسبت به انتشار اوراق مشارکت تا مبلغ معینی که مجمع مشخص نموده است، مبادرت نماید.
تبصره
انتشار اوراق مشارکت قابل تبدیل یا تعویض با سهام، منوط به تصویب مجمع عمومی فوقالعاده است.
فصل ششم: مجامع عمومی
ماده بیست و یک
وظایف و اختیارات مجامع عمومی عادی و فوقالعادۀ شرکت، همان وظایف و اختیارات مندرج در قانون تجارت، مقررات و مواد این اساسنامه برای مجامع عمومی عادی و فوقالعادۀ شرکتهای سهامی خاص است.
ماده بیست و دو
مجامع عمومی شرکت با رعایت مفاد قانون تجارت، بهصورت زیر تشکیل میشوند:
بند یک
مجمع عمومی عادی: این مجمع باید هر سال حداقل یک بار برای رسیدگی به موارد زیر تشکیل شود:
الف. استماع گزارش مدیران درخصوص عملکرد سال مالی قبل؛
ب. استماع گزارش بازرسحسابرس؛
ج. بررسی و تصویب صورتهای مالی سال مالی قبل؛
د. تصویب میزان سود قابل تقسیم؛
ه. تصویب میزان پاداش، حق حضور و حقوق و مزایای اعضای هیئتمدیره؛
و. تعیین بازرسحسابرس اصلی و علیالبدل شرکت و حقالزحمۀ آنها؛
ز. تعیین روزنامه یا روزنامههای کثیرالانتشار جهت درج آگهیهای شرکت؛
ح. انتخاب مدیران؛
ط. انتشار اوراق بهادار بهاستثنای اوراق بهادار قابل تبدیل یا تعویض با سهام؛
ی. سایر مواردی که بهموجب قانون تجارت در صلاحیت مجمع عمومی عادی میباشد.
بند دو
مجمع عمومی فوقالعاده: این مجمع در هر زمان جهت بررسی موارد زیر تشکیل میشود:
الف. تغییر در مفاد اساسنامه؛
ب. تغییر در میزان سرمایه (افزایش یا کاهش)؛
ج. انتشار اوراق بهادار قابل تبدیل یا تعویض با سهام؛
د. انحلال شرکت پیش از موعد با رعایت قانون تجارت و قانون بازار اوراق بهادار.
تبصره یک
تفویض تصویب میزان پاداش، حق حضور و حقوق و مزایای اعضای هیئتمدیره و تعیین بازرسحسابرس و حقالزحمۀ آنها، به مدیران شرکت مجاز نمیباشد.
تبصره دو
مجمع عمومی عادی برای رسیدگی به موضوعات مندرج در مادۀ۸۹ قانون تجارت باید ظرف حداکثر چهار ماه پس از هر سال مالی تشکیل گردد.
ماده بیست و سه
درکلیه مجامع عمومی، صاحبان سهام شخصاً، یا نماینده، وکیل یا قائم مقام قانونی آنها در مورد اشخاص حقیقی و نماینده یا نمایندگان شخص حقوقی، صرفنظر از تعداد سهام خود به شرط ارائه مدرک وکالت یا نمایندگی میتوانند حضور بههم رسانند. هر سهامدار، برای هریک سهم فقط یک رأی خواهد داشت، مگر در انتخاب اعضای هیئت مدیره شرکت که مطابق ماده ۸۸ قانون تجارت عمل خواهد شد.
ماده بیست و چهار
در دعوت، تشکیل، اداره و تصمیمگیری مجامع عمومی علاوه بر قانون تجارت، مقررات نیز باید رعایت شود.
ماده بیست و پنج
برای تشکیل مجامع عمومی، ازطریق درج آگهی در روزنامۀ کثیرالانتشاری که آگهیهای مربوط به شرکت در آن منتشر میگردد، از صاحبان سهام دعوت بهعمل خواهد آمد. دستورجلسه، تاریخ، ساعت و محل تشکیل مجمع، در این آگهی ذکر خواهد شد.
ماده بیست و شش
دستورجلسۀ هر مجمع عمومی را مقام دعوتکنندۀ آن معیّن مینماید. تمامی موارد دستورجلسه باید بهصراحت در آگهی دعوت ذکر گردد. موارد مهم ازقبیل انتخاب اعضای هیئتمدیره، انتخاب بازرسحسابرس، تقسیم سود و اندوختهها و تغییر موضوع فعالیت، قابل طرح در بخش «سایر موارد» نمیباشد. مطالبی که در دستورجلسه پیشبینی نشده باشد، قابل طرح در مجمع عمومی نخواهد بود؛ مگر اینکه کلیۀ صاحبان سهام در مجمع عمومی حاضر بوده و به قرارگرفتن آن مطلب در دستورجلسه رأی دهند.
ماده بیست و هفت
مجامع عمومی توسط هیئترئیسهای مرکب از یک رئیس، یک منشی و دو ناظر اداره میشود. ریاست مجمع با رئیس یا نایبرئیس هیئتمدیره است. در غیاب رئیس یا نایبرئیس هیئتمدیره و در مواقعی که انتخاب یا عزل بعضی از مدیران یا کلیۀ آنها در دستورجلسۀ مجمع باشد، رئیس مجمع از بین سهامداران حاضر در جلسه با اکثریت نسبی انتخاب خواهد شد. دو نفر از سهامداران حاضر نیز بهعنوان ناظر مجمع و یک نفر منشی از بین صاحبان سهام یا غیر آنها ازطرف مجمع با اکثریت نسبی انتخاب میشوند.
ماده بیست و هشت
اخذ رأی بهصورت شفاهی، مثلاً با بلندکردن دست یا قیام بهعنوان اعلام موافقت صورت میپذیرد. درصورتیکه به تشخیص رئیس مجمع یا بازرسحسابرس شرکت، رأیگیری بهصورت شفاهی امکانپذیر نباشد، اخذ رأی بهصورت کتبی بهعمل خواهد آمد.
تبصره
اخذ رأی درخصوص انتخاب اعضای هیئتمدیره و بازرسحسابرس، الزاماً بهصورت کتبی خواهد بود.
ماده بیست و نه
در مجمع عمومی عادی حضور دارندگان…………… درصد سهامی (*میزان سهام با رعایت مفاد قانون تجارت) که حق رأی دارند ضروری است. اگر در اولین دعوت حدنصاب مذکور حاصل نشود، مجمع برای بار دوم دعوت خواهد شد و با حضور هر عده از صاحبان سهامی که حق رأی دارند رسمیت داشته و تصمیمگیری خواهد کرد؛ مشروط بر اینکه در دعوت جلسۀ دوم نتیجۀ دعوت اول قید شده باشد. رسمیّت جلسۀ مجمع عمومی توسط رئیس مجمع احراز میشود.
ماده سی
در مجمع عمومی عادی، تصمیمات همواره با اکثریت نصف بهعلاوۀ یک آرای حاضر در جلسۀ رسمی، معتبر خواهد بود؛ مگر درمورد انتخاب مدیران و بازرسحسابرس که اکثریت نسبی کافی است
ماده سی و یک
در مجمع عمومی فوقالعاده باید دارندگان بیش از…………… درصد (*میزان سهام با رعایت قانون تجارت) سهامی که حق رأی دارند حاضر باشند. اگر در اولین دعوت حدنصاب مذکور حاصل نشود، مجمع برای بار دوم دعوت میشود و این بار با حضور دارندگان بیش از…………… درصد (*میزان سهام با رعایت قانون تجارت) سهامی که حق رأی دارند رسمیت یافته و اتخاذ تصمیم خواهد نمود مشروط به اینکه در دعوت دوم نتیجۀ دعوت اول قید شده باشد. تصمیمات مجمع عمومی فوقالعاده همواره با اکثریت دوسوم آرای حاضر در جلسۀ رسمی، معتبر خواهد بود. رسمیّت جلسۀ مجمع عمومی توسط رئیس مجمع احراز میشود.
ماده سی و دو
منشی جلسۀ مجمع عمومی باید صورتجلسۀ مجمع را به تعداد نسخ لازم حاوی خلاصۀ مذاکرات، تصمیمات مجمع عمومی و نتایج رأیگیری تهیه کند و به امضای اعضای هیئترئیسۀ مجمع عمومی برساند. منشی جلسه نسخ صورتجلسۀ مزبور را بههمراه فهرست سهامداران موضوع مادۀ ۹۹ قانون تجارت به دبیرخانۀ هیئتمدیره واقع در دفتر مرکزی شرکت ارسال داشته و دبیرخانه نیز یک نسخه از صورتجلسه بههمراه فهرست مذکور را حداکثر ظرف یک هفته پس از برگزاری مجمع عمومی به سازمان ارسال میکند.
فصل هفتم: هیئتمدیره
ماده سی و سه
شرکت بهوسیلۀ هیئتمدیرهای مرکب از…………… (حداقل سه و حداکثر هفت نفر) عضو اصلی اداره میشود که بهوسیلۀ مجمع عمومی عادی از بین صاحبان سهام برای مدت دو سال انتخاب میشوند. عدۀ اعضای هیئتمدیره همواره عددی فرد است. اکثریت اعضای هیئتمدیره را اعضای غیرموظف تشکیل میدهند. تجدید انتخاب اعضای هیئتمدیره برای دورههای بعد بلامانع است.
ماده سی و چهار
مجمع عمومی عادی باید نسبت به انتخاب حداقل دو عضو علیالبدل هیئتمدیره اقدام کند تا درصورت فوت، استعفا یا برکناری هریک از اعضای اصلی بهترتیبی که مجمع عمومی عادی تعیین کرده است، جایگزین عضو اصلی شوند. مدت مأموریت عضو علیالبدل جانشین، برابر مدت باقیمانده از مأموریت فردی از هیئتمدیره است که عضو علیالبدل جانشین وی شده است.
ماده سی و پنج
درصورتیکه بنا به هر دلیل عدۀ اعضای هیئتمدیره کمتر از حدنصاب مقرر شود و عضو علیالبدل تعیین نشده یا وجود نداشته باشد، هیئتمدیره موظف است حداکثر ظرف مدت پانزده روز مجمع عمومی عادی شرکت را جهت تکمیل اعضای هیئتمدیره دعوت نماید.
تبصره
درصورتیکه اشخاص حقوقی عضو هیئتمدیره، نمایندۀ حقیقی خود را حداکثر پانزده روز پس از انتخاب در مجمع معرفی ننمایند یا به هر دلیلی این پست بهمدت یک ماه بلاتصدی بماند، در حکم استعفای شخص حقوقی از عضویت در هیئتمدیره میباشد.
ماده سی و شش
صلاحیت حرفهای اعضای هیئتمدیره اعم از اصلی و علیالبدل و نمایندگان اشخاص حقوقی عضو هیئتمدیره باید طبق رویهای که سازمان تعیین میکند، به تأیید سازمان برسد. چنانچه اعضای هیئتمدیره اعم از اشخاص حقیقی یا حقوقی صلاحیتهای خود را از دست بدهند اعضای علیالبدل جایگزین آنها میشوند. درصورتیکه نمایندۀ اشخاص حقوقی فاقد صلاحیت باشند، شخص حقوقی عضو هیئتمدیره باید نمایندۀ جایگزین خود را حداکثر ظرف پانزده روز از زمان اعلام سازمان به شرکت معرفی کند.
ماده سی و هفت
هریک از اعضای هیئتمدیره باید در تمام مدت مأموریت خود مالک تعداد…………… سهم شرکت باشد و آنرا بهعنوان وثیقه برای تضمین جبران خساراتی که ممکن است از تقصیرات مدیران منفرداً یا مشترکاً بر شرکت وارد شود، به صندوق شرکت بسپارد. سهام مذکور بانام بوده و قابل انتقال نیست و مادام که مدیری مفاصاحساب دورۀ تصدی خود را در شرکت دریافت نداشته است، سهام مذکور، در صندوق شرکت بهعنوان وثیقه باقی خواهد ماند. وثیقهبودن این سهام، مانع استفاده از حق رأی آنها در مجامع عمومی و پرداخت سود آنها به صاحبانشان نخواهد بود.
ماده سی و هشت
هیئتمدیره در اولین جلسۀ خود که حداکثر ظرف یک هفته بعد از جلسۀ مجمع عمومی عادی که هیئتمدیره را انتخاب کرده است تشکیل خواهد شد، از بین خود، یک رئیس و یک نایبرئیس که باید شخص حقیقی باشند برای هیئتمدیره تعیین مینماید. مدت ریاست رئیس و نیابت نایبرئیس بیش از مدت عضویت آنها در هیئتمدیره نخواهد بود. رئیس و نایبرئیس قابل تغییر و انتخاب مجدد میباشند. درصورت غیبت رئیس و نایبرئیس، اعضای هیئتمدیره یک نفر از اعضای حاضر در جلسه را تعیین مینمایند تا وظایف رئیس را انجام دهد.
ماده سی و نه
ترتیب برگزاری جلسات هیئتمدیره توسط هیئتمدیره تعیین میشود. هیئتمدیره در مواقع مقتضی که فاصلۀ آنها از یک ماه تجاوز نکند و بهدعوت کتبی رئیس یا نایبرئیس یا دو نفر از اعضای هیئتمدیره و همچنین در موارد ضروری بهدعوت مدیرعامل تشکیل جلسه خواهد داد. بین تاریخ ارسال دعوتنامه و تشکیل جلسۀ هیئتمدیره فاصلۀ متعارفی رعایت خواهد شد. چنانچه در هریک از جلسات هیئتمدیره، تاریخ تشکیل جلسۀ بعد تعیین و در صورتجلسه قید شود، ارسال دعوتنامه برای مدیرانی که در همان جلسه حضور داشتهاند ضرورت نخواهد داشت. جلسات هیئتمدیره در مرکز اصلی شرکت یا در هر محل دیگری که در دعوتنامه تعیین شده باشد تشکیل خواهد شد.
ماده چهل
جلسات هیئتمدیره درصورتی رسمیت دارد که بیش از نصف اعضای هیئتمدیره در آن جلسات حضور داشته باشند. تصمیمات هیئتمدیره با اکثریت آرای حاضرین معتبر خواهد بود. مدیرعامل در جلسات هیئتمدیره شرکت میکند و درصورتیکه عضو هیئتمدیره نباشد حق رأی نخواهد داشت.
ماده چهل و یک
هیئتمدیره برای هرگونه اقدامی به نام شرکت و هر نوع عملیات و معاملات مربوط به موضوع شرکت که انجام و اتخاذ تصمیم دربارۀ آنها در صلاحیت مجامع عمومی نباشد، دارای اختیارات نامحدود است، ازقبیل:
بند یک
نمایندگی شرکت دربرابر صاحبان سهام، کلیۀ ادارات دولتی و غیردولتی، مؤسسات عمومی، مراجع قضایی و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی؛
بند دو
تصویب آییننامههای داخلی شرکت به پیشنهاد مدیرعامل؛
بند سه
اجرای مصوبات مجامع و مقررات مصوب پس از ابلاغ؛
بند چهار
نصب و عزل مدیرعامل و تعیین حقوق و مزایای وی؛
بند پنج
اتخاذ تصمیم درخصوص تأسیس و انحلال نمایندگیها یا شعب در هر نقطه از ایران یا خارج از ایران؛
بند شش
بهکارگیری تمام تلاش و مساعی خود در جهت اجرای موضوع فعالیت شرکت به مؤثرترین وکاراترین شیوه؛
بند هفت
تصویب ساختار سازمانی، شرایط استخدام و میزان حقوق و دستمزد؛
بند هشت
پیشبینی و تصویب بودجۀ سالانه و برنامههای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت شرکت؛
بند نه
افتتاح هر نوع حساب و استفاده ازآن به نام شرکت نزد بانکها و مؤسسات قانونی دیگر؛
بند ده
ایفای تعهدات شرکت درمقابل اشخاص دیگر و استیفای حقوق شرکت از سایرین؛
بند یازده
صدور، ظهرنویسی، قبولی، پرداخت و واخواست اوراق تجارتی؛
بند دوازده
انعقاد هر نوع قرارداد، تغییر، تبدیل، فسخ یا اقالۀ آن درمورد اموال منقول و غیرمنقول که مرتبط با موضوع شرکت باشد و انجام کلیۀ عملیات و معاملات مذکور در مادۀ۲ این اساسنامه و اتخاذ تصمیم درمورد کلیۀ ایقاعات؛
بند سیزده
اتخاذ تصمیم درمورد امور مرتبط با ثبت و معاملۀ کلیۀ حقوق غیرمادی یا معنوی ازجمله هرگونه حق اختراع، نام یا علائم تجاری و صنعتی، مالکیت فکری، سرقفلی و کلیۀ امتیازات متصوره؛
بند چهارده
بهامانتگذاردن هر نوع سند، مدرک، وجوه شرکت یا اوراق بهادار و استرداد آنها؛
بند پانزده
تحصیل تسهیلات از بانکها، شرکتها و مؤسسات رسمی با رعایت مقررات اساسنامۀ حاضر؛
بند شانزده
رهنگذاردن اموال شرکت اعم از منقول و غیرمنقول و فک رهن ولو کراراً؛
بند هفده
تعیین صاحبان امضای مجاز شرکت و حدود اختیارات و مسئولیت هریک از آنها؛
بند هجده
استقرار نظام کنترل داخلی بهمنظور اطمینان از انطباق کلیۀ عملیات شرکت در جهت اهداف شرکت و در چارچوب قوانین، اساسنامه، مقررات و آییننامههای داخلی شرکت؛
بند نوزده
تنظیم و تصویب صورتهای مالی سالانه و گزارش فعالیت هیئتمدیره و ارائۀ آن به بازرس حسابرس؛
بند بیست
تنظیم صورتهای مالی میاندورهای جهت ارائه به بازرسحسابرس؛
بند بیست و یک
دعوت مجامع عمومی عادی و فوقالعاده و تعیین دستورجلسۀ آنها؛
بند بیست و دو
پیشنهاد هر نوع اندوخته علاوه بر اندوختۀ قانونی؛
بند بیست و سه
پیشنهاد تقسیم سود بین صاحبان سهام؛
بند بیست و چهار
نظارت بر فعالیت و عملکرد مدیران اجرایی شرکت ازجمله مدیرعامل؛
بند بیست و پنج
پیشنهاد اصلاح اساسنامه به مجمع عمومی فوقالعاده؛
بند بیست و شش
همکاری با سازمان و بازرسحسابرس برای اجرای وظایف خود؛
بند بیست و هفت
تحصیل دارایی، سرمایهگذاری، تأسیس یا مشارکت در تأسیس انواع شرکت و مؤسسات دیگر برای انجام وظایف و تحقق اهداف شرکت؛
بند بیست و هشت
افتتاح اسناد اعتباری بانکی و انجام کلیۀ امور گمرکی برای ترخیص کالاهایی که در جهت انجام موضوع فعالیت شرکت ضرورت دارد؛
بند بیست و نه
همکاری و مشارکت با مراجع بینالمللی و پیوستن به سازمانهای مرتبط منطقهای و جهانی؛
بند سی
هرگونه اختیارات و وظایفی که بهموجب قانون بازار اوراق بهادار و مقررات جزء اختیارات و وظایف شرکت یا هیئتمدیره قلمداد شده یا خواهد شد؛
بند سی و یک
اقامۀ هرگونه دعوای حقوقی و کیفری و دفاع از هر دعوای حقوقی و کیفری اقامهشده، در هریک از دادگاهها، دادسراها، مراجع قضایی یا غیرقضایی اختصاصی یا عمومی و دیوان عدالت اداری، ازطرف شرکت؛ دفاع از شرکت درمقابل هر دعوای اقامهشده علیه شرکت چه کیفری و چه حقوقی در هریک از مراجع قضایی یا غیرقضایی اختصاصی یا عمومی و دیوان عدالت اداری؛ با حق حضور و مراجعه به مقامات انتظامی و استیفای کلیۀ اختیارات مورد نیاز در دادرسی از آغاز تا اتمام، ازجمله حضور در جلسات، اعتراض به رأی، درخواست تجدیدنظر، فرجام، واخواهی و اعادۀ دادرسی، مصالحه و سازش، استرداد اسناد یا دادخواست یا دعوا، ادعای جعل یا انکار و تردید نسبت به سند طرف و استرداد سند، تعیین جاعل، حق امضای قراردادهای حاوی شرط داوری یا توافقنامۀ داوری و ارجاع دعوا به داوری و تعیین و گزینش داور منتخب (با حق صلح یا بدون آن)؛ اجرای حکم نهایی و قطعی داور، درخواست صدور برگ اجرایی و تعقیب عملیات آن و اخذ محکومٌبه و وجوه ایداعی و تعقیب آنها، تعیین مصدق و کارشناس، انتخاب و عزل وکیل و نماینده با حق توکیل مکرر، اقرار در ماهیت دعوا، جلب ثالث و دفاع از دعوای ثالث، دعوای متقابل و دفاع درمقابل آنها، ورود شخص ثالث و دفاع از دعوای ورود ثالث، قبول یا رد سوگند، تأمین خواسته، تأمین ضرر و زیان ناشی از جرائم و امور مشابه دیگر.
تبصره یک
هیئتمدیره نمیتواند وظایف و اختیارات مندرج در بندهای ۲، ۴، ۶، ۷، ۸، ۲۳، ۲۴، ۲۵ و ۲۶ را به دیگری واگذار کند. تفویض اختیارات و وظایف موضوع بند۳۱ درصورتیکه در مقررات منع نشده باشد، امکانپذیر است. هیئتمدیره میتواند سایر وظایف و اختیارات خود را به مدیرعامل تفویض کند مشروط بر اینکه این تفویض بهصورت صریح و معیّن باشد.
تبصره دو
اسامی دارندگان حق امضای مجاز شرکت باید به ادارۀ ثبت شرکتها جهت درج در روزنامۀ رسمی و سازمان اعلام شود.
ماده چهل و دو
هیئتمدیره باید گزارشی از عملکرد شرکت و واحدهای تابعۀ آن در هر سال مالی را که شامل عملکرد شعبات و کمیتههای شرکت و مقایسه با برنامههای مصوب است، تهیه کند. این گزارش و صورتهای مالی شرکت باید حداقل سی روز قبل از تشکیل مجمع عمومی عادی، برای اظهارنظر در اختیار بازرسحسابرس قرار گیرد. سازمان میتواند موارد لازم برای درج در این گزارش را تعیین نماید. این گزارش یا نکات مهم آن باید در جلسۀ مجمع عمومی که بهمنظور رسیدگی به عملکرد و صورتهای مالی شرکت تشکیل میگردد، توسط رئیس یا یکی از اعضای هیئتمدیره قرائت شود.
ماده چهل و سه
درصورتیکه هر عضو هیئتمدیره بخواهد از سمت خود استعفا دهد، باید حداقل سی روز قبل موضوع را به رئیس هیئتمدیره و بازرسحسابرس اطلاع دهد.
ماده چهل و چهار
عدم حضور هریک از اعضای حقیقی یا نمایندۀ اعضای حقوقی هیئتمدیره بیش از سه جلسۀ متوالی یا شش جلسۀ متناوب در طول یک سال شمسی بدون عذر موجه، خودبهخود موجب سلب عضویت در هیئتمدیره میشود. تشخیص موجهبودن غیبت برعهدۀ هیئتمدیره است.
ماده چهل و پنج
درصورتیکه شرکت در یک سال مالی سود خالص داشته باشد، مجمع عمومی عادی میتواند با رعایت قانون تجارت، مبلغی را بهعنوان پاداش به اعضای هیئتمدیره تخصیص دهد. پاداش تخصیصی به اشخاص حقوقی عضو هیئتمدیره، به اشخاص حقوقی مذکور پرداخت میشود.
فصل هشتم: مدیرعامل
ماده چهل و شش
هیئتمدیره باید یک نفر شخص حقیقی را از بین اعضای خود یا از خارج که صلاحیت حرفهای وی قبلاً به تأیید سازمان رسیده است، به مدیریتعامل شرکت برگزیند و حدود اختیارات، مدت تصدی، حقوق و سایر شرایط استخدامی او را تعیین کند. مدیرعامل باید بلافاصله پس از انتصاب به این سمت، قبولی سمت خود را به شرکت و سازمان ارائه دهد. درصورتیکه مدیرعامل عضو هیئتمدیره باشد، دورۀ مدیریتعامل او از مدت عضویت او در هیئتمدیره بیشتر نخواهد بود.
تبصره
نام، مشخصات و حدود اختیارات مدیرعامل، باید با ارسال نسخهای از صورتجلسۀ هیئتمدیره به ادارۀ ثبت شرکتها اعلام و پس از ثبت در روزنامۀ رسمی آگهی شود.
ماده چهل و هفت
مدیرعامل بالاترین مقام اجرایی شرکت بوده و علاوه بر اختیارات و وظایف تعیینشده ازسوی هیئتمدیره، دارای وظایف و اختیارات زیر است:
بند الف
حق امضا ازطرف شرکت درحدود اختیارات خود؛
بند ب
اجرای مقررات و مصوبات مجامع عمومی و هیئتمدیره؛
بند ج
استخدام کارکنان و تعیین حقوق و مزایای آنها و عزل و نصب آنها و بهطورکلی کلیۀ اختیارات لازم برای مدیریت منابع انسانی در چارچوب آییننامههای مصوب؛
بند د
دعوت اعضای هیئتمدیره برای تشکیل جلسۀ هیئتمدیره در مواقع ضروری.
تبصره
مدیرعامل میتواند برخی از وظایف و اختیارات خود را با حفظ مسئولیت به مدیران و کارکنان شرکت تفویض نماید.
ماده چهل و هشت
در صورتیکه بهدلیل استعفا، برکناری، فوت یا هر دلیل دیگری، سمت مدیر عاملی شرکت بلاتصدی شود، هیئت مدیره باید ظرف حداکثر یک ماه با رعایت مواد اساسنامه، شخص دیگری را به این سمت برگزیند. در صورتیکه انتخاب مدیرعامل بیش از یک هفته طول بکشد، هیئت مدیره باید تا انتخاب مدیرعامل مطابق این ماده، یک نفر را به عنوان نماینده با تصریح حدود اختیارات انتخاب نماید
فصل نهم: بازرس حسابرس
ماده چهل و نه
مجمع عمومی عادی باید برای هر سال از بین مؤسسات حسابرسی معتمد سازمان، یک بازرسحسابرس اصلی و یک بازرسحسابرس علیالبدل انتخاب نماید تا پس از قبول سمت، برای انجام وظایف و مسئولیتهای مقرر در قوانین و مقررات مرتبط و همچنین اساسنامۀ شرکت، اقدام نماید. در انتخاب مجدد و عزل بازرسحسابرس رعایت مقررات الزامی است.
تبصره
مؤسسات حسابرسی را نمیتوان در دوران تعلیق از فهرست حسابرسان معتمد سازمان، بهعنوان بازرسحسابرس اصلی یا علیالبدل شرکت انتخاب نمود.
ماده پنجاه
بازرسحسابرس علاوه بر وظایف و مسئولیتهای تعیینشده در قانون تجارت برای بازرس شرکتهای سهامی، وظایف و مسئولیتهای تعیینشده در قانون بازار اوراق بهادار، مقررات، سایر قوانین و سایر مواد این اساسنامه، وظایف و مسئولیتهای زیر را برعهده دارد:
بند یک
اظهار نظر راجع به صورتهای مالی سالانۀ شرکت با رعایت استانداردهای حسابرسی و حسابداری ملی؛
بند دو
اظهارنظر راجع به صحت اطلاعات مندرج در هرگونه گزارشی که هیئتمدیره به مجمع عمومی ارائه میدهد؛
بند سه
ارائۀ گزارش به مجمع عمومی، راجع به رعایت یا عدم رعایت قوانین و مقررات توسط شرکت، مدیران و کارکنان آن در طول سال مالی؛
بند چهار
بررسی سیستمهای کنترل داخلی شرکت در هر سال مالی و تهیۀ گزارش در این مورد؛ شامل اظهارنظر راجع به کفایت سیستمهای کنترل داخلی، موارد نقص، پیشنهادهای اصلاحی و ارائۀ آن همزمان به هیئتمدیره و کمیتۀ حسابرسی.
تبصره یک
چنانچه بازرسحسابرس در طول بررسیهای خود از نقض قوانین، مقررات و آییننامههای داخلی مطلع گردید، باید بلافاصله موضوع را به هیئتمدیره، کمیتۀ حسابرسی و سازمان اطلاع دهد.
تبصره دو
بازرسحسابرس باید گزارشهای موضوع این ماده را همزمان به شرکت و سازمان ارسال دارد.
تبصره سه
بازرسحسابرس باید اظهارنظر خود موضوع بندهای ۱و ۲ این ماده را حداکثر ظرف بیست روز از دریافت صورتهای مالی یا گزارش هیئتمدیره ارائه دهد.
ماده پنجاه و یک
حقالزحمۀ بازرسحسابرس توسط مجمع عمومی عادی تعیین میگردد. بازرسحسابرس، مدیران و افراد تحت تکفل آنها حق ندارند وجه، دارایی و امتیازات دیگری غیر از آنچه به تصویب مجمع عمومی رسیده است، از شرکت دریافت دارند یا در معاملات شرکت بهطور مستقیم یا غیرمستقیم ذینفع شوند.
تبصره
کلیۀ پرداختها به بازرسحسابرس باید بهطور جداگانه و به حد کافی در یادداشتهای صورتهای مالی شرکت افشا شود.
ماده پنجاه و دو
درصورتیکه ادامۀ فعالیت بازرسحسابرس امکانپذیر نباشد، هیئتمدیره مکلف است ظرف یک ماه از مجمع عمومی عادی بهطور فوقالعاده برای تعیین بازرسحسابرس دعوت بهعمل آورد. درهرحال بازرس قبلی همچنان تا انتخاب جایگزین، مسئول انجام وظایف مربوطه میباشد.
فصل دهم: کمیتهها
ماده پنجاه و سه
هیئتمدیره باید دارای کمیتۀ حسابرسی باشد. سایر کمیتههای هیئتمدیره با تصویب هیئتمدیره تشکیل میشوند.
ماده پنجاه و چهار
هر کمیتۀ هیئتمدیره دارای یک منشور است که به تصویب هیئتمدیره میرسد و در آن اهداف، وظایف، اختیارات، تعداد و ترکیب اعضا و شرایط عضویت، چگونگی انتخاب اعضا، چگونگی انتخاب رئیس کمیته و وظایف و اختیارات وی، چگونگی تشکیل و ادارۀ جلسات کمیته، زمانبندی تشکیل جلسات کمیته، نحوۀ رسیدگی و تصمیمگیری و سایر موارد لازم با توجه به مفاد این اساسنامه و مقررات درج میشود.
فصل یازدهم: مقررات مالی
ماده پنجاه و پنج
سال مالی شرکت برابر یک سال شمسی است که از ابتدای روز…………… ماه…………… هر سال آغاز میشود، و در انتهای روز…………… ماه…………… به پایان میرسد. سال اول فعالیت شرکت از تاریخ تأسیس تا پایان…………… ماه سال تأسیس خواهد بود.
فصل دوازدهم: انحلال و تصفیه
ماده پنجاه و شش
مجمع عمومی فوقالعادۀ شرکت، به پیشنهاد هیئتمدیره میتواند رأی به انحلال شرکت بدهد. گزارش پیشنهادی هیئتمدیره باید شامل دلایل و عواملی باشد که اعضای هیئتمدیره به استناد آن، پیشنهاد انحلال شرکت را ارائه نمودهاند. این گزارش باید قبل از طرح در مجمع در اختیار بازرسحسابرس شرکت قرار گرفته و با اظهارنظر بازرسحسابرس به مجمع ارائه شود. تصمیمگیری درخصوص پیشنهاد هیئتمدیره بدون قرائت گزارش بازرسحسابرس در مجمع امکانپذیر نمیباشد.
ماده پنجاه و هفت
درصورت لغو مجوز فعالیت شرکت، هیئتمدیره موظف است تشریفات لازم برای تشکیل مجمع عمومی فوقالعاده را بهانجام رساند. مجمع عمومی فوقالعاده میتواند رأی به انحلال شرکت دهد یا با تغییر موضوع فعالیت، نسبت به ادامۀ حیات شرکت اتخاذ تصمیم نماید.
ماده پنجاه و هشت
درصورت انحلال اختیاری یا قهری شرکت، تصفیۀ امور آن با متابعت از قوانین و مقررات مربوطه بهعمل خواهد آمد.
فصل سیزدهم: سایر موارد
ماده پنجاه و نه
درصورتیکه مطابق مقررات تغییر در اساسنامۀ شرکت ضروری باشد، هیئتمدیره موظف است، تشریفات لازم برای تغییر در اساسنامه را بهانجام رساند. همچنین هرگونه تغییر در اساسنامه منوط به تصویب سازمان و طی تشریفات قانونی است.
ماده شصت
درصورتیکه شورا یا سازمان تصمیم به توقف یا تعلیق هریک از فعالیتهای شرکت برای مدتی معیّن یا نامحدود بگیرد، شرکت باید طبق مقررات، آن فعالیت یا فعالیتها را در آن مدت متوقف یا معلق کند.
ماده شصت و یک
موادی که در این اساسنامه پیشبینی نشده مشمول قانون تجارت و سایر قوانین موضوعه و مقررات میباشد.
ماده شصت و دو
این اساسنامه در ۶۲ ماده و ۱۹ تبصره در تاریخ…………… به تصویب مجمع عمومی شرکت و در تاریخ ۱۳۸۶/۰۵/۲۲ به تصویب هیئت مدیره سازمان رسید و در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۲۹ اصلاح گردید.
[/private]
دیدگاهها