محصول به سبد خرید اضافه شد
0

از آمد و رفت تو کمی دل نگرانم

تاریخ: 13 اسفند 1398
بازدید: 2

از آمد و رفت تو کمی دل نگرانم
انکار نکن من همه را در جریانم

می‌خواستم‌ ابراز‌کنم‌دلخوری‌ام ‌را
لبخند ‌تو نگذاشت بیاید به زبانم

تو باهمه‌ی دور و برت مسئله‌ داری
چیزی‌که‌عیان‌است‌چه‌حاجت‌به‌بیانم

برخاستی و رفتی و آرام گرفتی
غافل که چه آتش زده‌ای بر دل‌و‌جانم

تو‌‌رفته‌ای احساس‌من‌اینست‌که‌‌هستی
سبز است ولی گاه، نه‌زرداست جهانم

تو پنجره‌ای زرد ولی رو به بهاری
من منظره‌ای سبز ولی رو به خزانم

توفکر‌خودت‌باش‌وَ‌من‌هم‌که؛مهم‌نیست!
حالا که نه پیرم و نه آن قدر جوانم

افسوس که‌مجبورم اگر دست خودم بود
یک روز نمی‌خواستم اینگونه بمانم

می‌رفتم و گم می‌شدم از چشم‌خلایق
جا می‌شد اگر زندگی‌ام در چمدانم

گفتی به من آن‌روز‌که بیخودنگرانی
اما نگرانم ، نگرانم ، نگرانم ! ! !

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۸۸۱۹۲۴۹۶-۰۹۰۳۶۵۵۶۲۰۸
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2025 neynavayan.ir