اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۱۵۲. ای دیده، بدار ماتم دل

تاریخ: 30 تیر 1399
بازدید: 119

غزل ۱۵۲

ای دیده، بدار ماتم دل

کو در خطری فتاد مشکل

خون شد ز فراق یار و از یار

جز خون جگر دگر چه حاصل؟

عمری بتپید بر در یار

آن خسته جگر، چو مرغ بسمل

چون دید به عاقبت که دلدار

در خانهٔ او نکرد منزل

دل در پی وصل یار جان داد

و آن یار نشد، دریغ، حاصل

بر خاک درش فتاد و جان داد

آن قطرهٔ خون، که خوانیش دل

چون یاور نیست بخت با ما

از بهر چه می‌سرشتمان گل؟

ای کاش که بود ما نبودی!

کز بودن ماست کار باطل

ای یار، مبر ز من به یک بار

پیوسته ازین شکسته مگسل

در بحر فراق تو فتادم

دریاب، مگر فتم به ساحل

مگذار که هم چنین بماند

بیچاره عراقی از تو غافل

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir