اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

۱۴۷. بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک

تاریخ: 30 تیر 1399
بازدید: 109

غزل ۱۴۷

بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک

درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک

هزار دل کنی از غم خراب و نندیشی

هزار جان به لب آری، ز کس نداری باک

کدام دل که ز جور تو دست بر سر نیست؟

کدام جان که نکرد از جفات بر سر خاک؟

دلم، که خون جگر می‌خورد ز دست غمت،

در انتظار تو صد زهر خورده بی تریاک

کنون که جان به لب آمد مپیچ در کارم

مکن، که کار من از تو بماند در پیچاک

نه هیچ کیسه‌بری همچو طره‌ات طرار

نه هیچ راهزنی همچو غمزه‌ات چالاک

به طره صید کنی صدهزار دل هر دم

به غمزه بیش کشی هر نفس دو صد غمناک

دل عراقی مسکین، که صید لاغر توست

چو می کشیش میفگن، ببند بر فتراک

برچسب‌ها:

اپلیکیشن جامع نی نوازی

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir