داستانی دیگر از پیشدرآمد
داستانی دیگر از پیشدرآمد
« داستان دیگری ابوالحسن صبا از گفتۀ پدرش نقل میکرد که آن هم یک موجب دیگری برای ظهور آهنگهای مستقلی به نام پیشدرآمد شده است:
کمپانی هیز ماسترز ویس به خواجه هامبارتسوم ماموریت میدهد که در تهران باموسیقیدانهای مشهور برای پُر کردن صفحه مذاکره کند و عدهای را با خود به لندن بیاورد تا صفحاتی ازموسیقی ایشان تهیه شود. هامبارتسوم به ملاقات آقا حسینقلی میرود و میگوید برای اینکه نام شما و موسیقی ایران از میان نرود، خوب است به اتفاق چند تن دیگر به انگلستان سفر کنیم و صفحاتی تهیه نمائیم. خرج سفر را هم من می پردازم. استاد پیشنهاد را میپذیرد که به اتفاق کسانی[۱] حرکت کنند. درویش [خان] باخبر شد و به ملاقات استاد رفت و گفت: شما با این کار، اعتبار موسیقی و موسیقیدان را در ایران پایین میآورید. وقتی شما که استاد مسلّم هستید، هنر خود را به هیچ به فروش بگذارید، فردا شاگردان شما چه اعتباری خواهند داشت؟
میرزا این عقیده را می پسندد ولی نمایندۀ کمپانی، ذهن استاد را مشوب و وانمود میکند که درویش از راه حسد و کارشکنی این مطالب را گفته است.
با این حال، آقا حسینقلی در اثر سخنان درویش، از نماینده مطالبۀ دستمزد میکند و بالاخره معامله با چند متر پارچۀ ماهوت انگلیسی ختم میشود و هیات نوازندگان به لندن مسافرت میکنند. درویش وقتی از شرط حقارت آمیز معامله آگاه میشود، تصمیم به مبارزه میگیرد و شروع به ساختن قطعاتی به نام پیشدرآمد میکند.
استقبال عموم از پیشدرآمدهای درویش طوری بود که وقتی صفحات [آقا حسینقلی و همراهانش] به تهران رسید، مواجه با شکست شد، زیرا مردم صفحۀ پیشدرآمد درویش را میخواستند و کمپانی جز آواز و برخی تصانیف، چیز دیگر نداشت که عرضه بدارد.»
کتاب هفت شهر نی، امجدیان، حامد، ۱۳۹۸
سرگذشت موسیقی ایران، ج۱، صص ۳۱۱ و ۳۱۲.
[۱] این افراد عبارت بوده اند از: باقر لبو(ضزب)، باقرخان رامشگر (کمانچه)، اسدالله خان(تار)، سیداحمد خام(آواز).
دیدگاهها