استغنای رضا محجوبی
استغنای رضا محجوبی
مهندس همایون خرّم مینویسد: «[رضا محجوبی] استغنای طبع و همینطور حالت توکل عجیبی داشته است. بعضی از هنرمندان تعریف میکنند که اگر در خیابان لاله زار با رضا برخورد میکردیم، او ما را به اسم کوچک صدا میزد و مثلاً میگفت: «حسن چطوری؟ حسن دو تومان بده!» و عین این جمله: «دو تومان بده، میخواهم بروم یک چیزی بخورم!». میگویند که به خاطر احترامی که برای او قائل بودهاند، دست در جیب میکرده و مثلاً بیست تومآنکه آن زمان مبلغ واقعاً قابل توجهی بوده است، به او میدادهاند. همین دوستان میگویند که رضا به محض اینکه پول را میدید، با الفاظی واقعاً شبیه به دشنام میگفت: «مرد حسابی، ای فلان فلان شده! من به تو میگویم دو تومان، تو برای چی بیست تومان میدهی؟! مگه من میخواهم چه کار کنم؟ مگه میخواهم خانه بخرم؟!»
دوستان بهانه میآوردهاند که آخر پول خُرد ندارند و او در پاسخ میگفته: «خوب برو خُرد کن، فقط همان دو تومآنکه گفتم، یا هیچی!» و دوستان پول را خُرد میکردهاند و به او همان مبلغی را که خودش خواسته بوده است میدادهاند.»
هفت شهر نی، امجدیان، حامد، ۱۳۹۸
غوغای ستارگان (خاطرات هنری مهندس همایون خرّم)، صص ۳۷۰ و ۳۷۱.
دیدگاهها