اپلیکیشن نینوایان| وارد شوید| ثبت نام کنید

از آینده‌اش بیمناک بود

دسته‌بندی: بلاگ , گلستان موسیقی
تاریخ: 18 خرداد 1400
بازدید: 401

از آینده‌اش بیمناک بود

 

« قمر با [میرزادۀ] عشقی- شاعر مشهور – آشنایی داشت و گاهگاهی به دیدارش می‌رفت. در یکی از این دیدارها، در حالی که زیلوی مندرسی کف پوش اتاق عشقی بوده است، شاعر از قمر معذرت می‌خواهد که وسیلۀ پذیرایی از خوانندۀ مشهور را ندارد و از روزگار و تنگی اوضاع که بر او حاصل شده‌بود، لب به شکوه می‌گشاید.

عشقی به قمر می‌گوید:« روزگار آن‌قدر بر من تنگ گرفته است که قوطی سیگار خود را نزدِ عطارِ سرِ کوچه گذاشته و سیگار و کبریت گرفته ام.» و اضافه می‌کند که حکومت وقت، با او میانه ای ندارد و از آینده‌اش بیمناک است، گویا درهم پیچیدن طومار زندگیش را در آیندۀ نزدیک، پیش‌بینی می‌کرد.

قمرالملوک وزیری گفته است: « دیری نگذشت، حدود ۱۲ تیر ماه ۱۳۰۳ شمسی که در منزل نشسته بودم، خبر کشته شدن عشقی را شنیدم و بی‌اختیار، آخرین جلسۀ ملاقات من و عشقی و حُزن و اندوه قیافه و چشمان او در نظرم مجسم شد.»


هفت شهر نی، امجدیان، حامد، ۱۳۹۸

تاریخ تحول ضبط موسیقی در ایران، صص ۲۲۱ و ۲۲۲.

برچسب‌ها:

دیدگاه‌ها

رفتن به بالای صفحه

۰۲۱۲۲۰۲۷۴۶۶
با ما در تماس باشید

تمامی حقوق این سایت متعلق به نینوایان می باشد.
Copyright © 2023 neynavayan.ir